9. منخواهم میار آندرکمی شما اگرتوانیدنگاهیآن بهداشته
I'd appreciate it if you could have a look at it.
یبنداز بهش نگاهی اگهمیشم نممنو
مناستممکنآنارنهم می ارجاگرشمامیتوانستیدیکبهاین
کنید نگاهیدزبیاندا
ترجمهمانز:0.094ثانیه
منمیخواهم
ار آندرک
اگرمی شماتوانید
نگاهیآن بهداشته
I'd
appreciate it
if you could
have a look
at it.
یبنداز بهش نگاهی اگهمیشم نممنو
منممکناست
آنارمی ارجنهم
اگرشمامیتوانستید
یکبهنگاه این
کنیدیدزبیاندا
10. به من اما ،خواهید می من از شما که است آن در آنچه دانم می من
نمی ارمن مردمبه بیشتر مرگ
I know what it is you want of me but I will
not bring further death to my people.
از بيشترتونم نمی من ولی خواهید می چیمن از شما میدونماين
بدم کشتنمردمموبه
[---------]
دانم می من
آن در آنچه
شما که است
می من از
اما ،خواهید
مرگ به من
به بیشتر
ارمن مردم
نمی
I know what
it is you
want of me
but I will
not bring
further
death to my
people.
[-------
--]
11. کوچک دختر یک شما!
You are such a little girl
یه عین توبچهکوچولویی
شماچنین یککوچک دخترهستید
شما
یک
دخت
ر
کوچ
ک!
You are
such a
little
girl
یه عین توبچهکوچولویی
شما
یک
چنین
دختر
کوچک
هستید
12. جوان ندگیزتاهمرد
A young life so tangled
دسررد همهاین و نوجو یه
یکجوان ندگیزبسیارشده آشفته
ندگیزجوانتا
همرد
A
young life
so tangled
همهاین و نوجو یهدسررد
یک
ندگیزجوان
بسیارشد آشفتهه
13. سپسر آنور ازرگکوه دامنه بهامستقیمبهVardenاست.
Then it's the foothills of the Boar mountains
on a straight shot to The Varden.
روا پیش میریم استر یه اونجااز و بویر کوهپایهایبه میرسیمبعددن
ها
سپساست آندامنهها کوه ها کوهیور ي وحش ازرگشلیک یک
مستقیمایربدنروا.
سپسآنرا
دامنه بهکوه
ازرگ
ورمستقیمبه
Vardenاست.
Then it's
the foothills of
the Boar mountains
on a straight shot to
The Varden.
سپساست آن
دامنهه کوه ها کوها
یور ي وحش ازرگ
مستق شلیک یکیم
ایربدنروا.
14. اگراشتهایبرای منکرایهکمتر
مرسومبود
...if my appetites were for less conventional
fare.
در تو که بگم بهت خواستم می
ایوی خطری
اگرهایم اشتهایبرایخوراک
کمتر سنتیبودند.
اگر
اشتهای
برای من
کرایه
کمتر
مرسوم
بود
...if
my appetites
were for less
conventional
fare.
در تو که بگم بهت خواستم می
ایوی خطری
اگر
اشتهای
هایم
برای
خوراک
سنتی
کمتر
بودند.
15. سفارشاتبرایپاکسازیدو از
ستارهآمد پایین
Orders to sanitize came down from the
Two Star.
صورت اینجا از داریم دستور
کنیم برداری
نظمبرای هاکردن اصالحستاره
د از پایینآمدند و.
سفارشات
برای
پاکسازی
دو از
ستاره
آمد پایین
Orders to
sanitize
came down
from the
Two Star.
صورت اینجا از داریم دستور
کنیم برداری
نظمها
برای
اصالح
کردن
ستاره
پایین
د ازو
آمدند
.
17. بروبهخدمات میسی گروه مشتری
Go to Macy's Customer Service Department
به بریدفروشگاهخدمات بخش
مشتریان خدمات بخش بهمیسي
بروید
بروبه
مشتری
میسی گروه
خدمات
Go to
Macy's
Customer Service
Department
به بریدفروشگاهخدمات بخش
به
بخشخدمات
مشتریانمیسي
بروید
18. آنها وشدند اعدام
And they were executed
شدن اعدامو
آنها وشدند اراج
وآنها
شدند اعدام
And they
were executed
شدن اعدامو
وآنها
شدند اراج
19. حال به تا شمارا خود معدهزبان
پا؟ پنج زبان با کوه نر گاو یک توسط
You ever had your stomach tongued by a
mountain ox with a five-foot tongue?
با و کوهستانی اکسیژن یه با حاال تا
شدی؟ رو به رو متری پنج زبون یه
بحال تا شماتان معدهیک توسط
پا پنج زبان یک با کوه نر گاو
گیرد می قرار سرزنش موردداشتید
؟
به تا شما
حال
خود معده
را
زبان
یک توسط
کوه نر گاو
پنج زبان با
پا؟
You ever had
your stomach
tongued by a
mountain ox
with a five-
foot tongue?
با و کوهستانی اکسیژن یه با حاال تا
شدی؟ رو به رو متری پنج زبون یه
تا شمابحال
معدهتان
یک توسط
کوه نر گاو
زبان یک با
پنجپا
سرزنش مورد
می قرار
گیردداشتید
20. او ،متحده ایاالت تبعه یک عنوان به
و جمهوریخواه است شده ثبتیک صاحب
موسیقی فروشگاه.
Being a United States citizen, he is registered a
Republican and owns a music store. (ALTERED)
مغازه یه صاحب ،امریکاست شهروند
موسیقیه لوازم.
، است ی متحده ایاالت شهروند یک
را جمهوریخواه یک اوشود می ثبت
وصاحب را موسیقی فروشگاه یک
است
یک عنوان به
ایاالت تبعه
متحده،
شده ثبت او
است
جمهوریخواه
ویک صاحب
فروشگاه
موسیقی.
Being a United
States citizen,
he is registered
a Republican
and owns a
music store.
(ALTERED)
مغازه یه صاحب ،امریکاست شهروند
موسیقیه لوازم.
شهروند یک
ایاالت
ی متحده
او ، است
یک
جمهوریخوا
را هثبت
شود میو
یک
فروشگاه
22. سگ توله کودک
The child found the puppy
کرد پیدا را سگ توله بچه
سگ توله کودکیافت را
کودک
توله
سگ
The child
found the
puppy
کرد پیدا را سگ توله بچه
کودک
توله
سگرا
یافت
23. قرار باغ در سگ توله کودکداده
است
The child put the puppy in the garden
گذاشت درباغ را سگ توله بچه
کودکرا سگ توله باغ درگذاشت
ترجمه زمان:0.078ثانیه
کودک
تولهسگ
درباغ
قرار
است داده
The child
put
the puppy
in the garden
گذاشت درباغ را سگ توله بچه
کودک
در
باغ
توله
سگرا
گذاشت
24. باغ در سگ توله زرد ی گربه این
This yellow cat found the puppy in the garden
اینسگباغچه در را سگ توله زرد
کرد پیدا
باغ در زرد گربه اینرا سگ توله
یافت
ترجمه زمان:0.078ثانیه
این
ی گربه
زرد
توله
سگ
درباغ
This yellow cat
found
the puppy
in the garden
اینسگباغچه در را سگ توله زرد
کرد پیدا
این
گربه
زرد
درباغ
توله
سگرا
یافت
25. شد خواهد زدن پا و توپ سام.سام
بود میدان لگد.در ساملگد حال
به زدنتوپاست.سامکه است ممکن
زدن پا به رو توپ.
Sam will kick the ball. Sam has kicked the ball.
Sam is kicking the ball. Sam may kick the ball
کرد خواهد شوت را توپ سم.توپ سم
است کرده شوت را.را توپ دارد سم
کند می شوت.را توپ است ممکن سم
[--------------]سام
شوتیدن توپ.سامتوپشوتیدن.
است ممکن سامشوتیدن توپ
زدن پا و توپ سام
شد خواهد.
ساممیدان لگد
بود.
در ساملگد حال
به زدنتوپاست.
ساماست ممکنکه
زدن پا به رو توپ.
Sam will kick the ball.
Sam has kicked the ball.
Sam is kicking the ball.
Sam may kick the ball
کرد خواهد شوت را توپ سم.توپ سم
است کرده شوت را.را توپ دارد سم
کند می شوت.را توپ است ممکن سم
[-----
-----]
سامتوپ
شوتیدن.
سامتوپ
شوتیدن.
ممکن سام
است
شوتیدن توپ
26. دخترخندیددرمیمون
A girl laughed at the monkey
خندید میمون به دخترک
در دختر یکخندید میمون
دختر
خندیددر
میمون
A girl
laughed at
the monkey
خندید میمون به دخترک
یک
دختر
در
میمون
خندید
27. پسرمردتلسکوپ بادیدم
The boy saw the man with the telescope
دید تلسکوپ با را مرد پسرک.
پسرتلسکوپ بامرددید
ترجمه زمان:0.078ثانیه
پسر
مرد
با
تلسکوپ
دیدم
The boy
saw
the man
with the telescope
دید تلسکوپ با را مرد پسرک.
پسر
با
تلسکوپ
مرد
دید
28. معلممعتقدآموز دانش که است
جوابرامیداند
The teacher believes that the student
knows the answer
آموز دانش که دارد باور معلم
داند می را جواب
معلمباورآموز دانش که کند می
می جوابداند
زمانترجمه:0.078ثانیه
معلم
معتقد
استکه
دانش
آموز
جوابرا
میداند
The teacher
believes that
the student
knows the
answer
آموز دانش که دارد باور معلم
داند می را جواب
معلم
باورمی
کندکه
دانش
آموز
جواب
میداند
29. کهدست از سامدادهسازمان
او بان دیدهاست مشکل.
That Sam lost his watch is a problem
است ساز مسئله سم ساعت شدن گم
آندست از سامدادکرد تماشا
است مشکل یک.
ترجمه زمان:0.047ثانیه
که
از سام
دستداده
سازمان
بان دیده
او
است مشکل.
That
Sam lost
his watch
is a problem
است ساز مسئله سم ساعت شدن گم
آن
ساماز
دستداد
تماشاکرد
مشکل یک
است.
30. شمااست معنیشما کهمی
دانستندمن کهمیدانستم.
You mean that you knew that I knew.
میدانستی تو که است این منظورت
دانستم می من که
شمادهید می معنیشما که
دانستیددانستم من که.
ترجمه زمان:0.047ثانیه
شمامعنی
استشما که
میدانستند
من کهمی
دانستم.
You mean
that you knew
that I knew.
داشتی خبر تو که اینه منظورت
دونستم می من که
شمامعنی
دهید میکه
شما
دانستید
من که
دانستم.