2. الگوی بازرگان، در زمانه بیالگویی
ٔ
بسیاری از روشنفکران و فعالین جامعه ما، گرایشی "کلگرا" دارند. آنها، اعم از لیبرال فردگرا و رادیکال جمعگرا، همواره به مسائل بزرگ و کالن و
ِ ِ ِ ِ ٔ
ماکروسکوپی اهمیت میدهند؛ اما واقعیتهای زندگی اجتماعی، هر چند میتوان برای آن مسائل عام و نیز مفهومها و کارکردهای کلی نیز در نظر گرفت،
ِ ِ
ِ
از مجموعهای از مسائل ریز و خُرد تشکیل میشوند. یکی از این مسائل نیز منشهای شخصی و اخالق و رفتارهای فردی آدمیان، و در اینجا روشنفکران
ِ
و فعاالن سیاسی است. اینجا جایی است که کمتر موردِ توجه آنها قرار گرفته است.
ٔ ِ
بر این اساس، شاید آشنایی و یک دوره مطالعه آموزههای روانکاوی و روانشناسی رفتارگرا برای همه روشنفکران و فعاالن سیاسی جامعه ما الزم
ِ ٔ ِ ٔ ِ ٔ
ِ ِ ِ
و ضروری باشد. این امر در جامعه ما که از عدمِ تفکیک نقشها و عدمِ شکلگیری اقشار و طبقات اجتماعی و نیز فقدان نهادهای ریشهدار و پایدارِ
ِ ٔ
ِ
اجتماعی ـ سیاسی و... رنج میبرد و به همین خاطر، نقش افراد و شخصیتها در شکلگیری روندهای فکری و سیاسی و انحراف یا اعتالی آن دوچندان
ِ
میباشد، ضرورتی افزونتر مییابد.
کارکردِ پراهمیت کاریزما ( در سطوح مختلف ) و منش و اخالق فردی نخبگان و رهبران و نیز تأثیرِ فوقالعادهٔ نحوهٔ برخوردها و روابط شخصی بین این
ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ
ِ ِ
نخبگان و سرکردگان در روندهای فکری و سیاسی، نمونه دیگری است برای توجه و تأکید بر مطالعات میکروسکوپی و از جمله روانکاوی و رفتارشناسی
ٔ
ِ ِ
اخالقی و منش فردی دستاندرکاران حوزهٔ فرهنگ، سیاست و.غیره.
ِ
ِ ٔ ِ ِ ِ
از سوی دیگر یکی از مشکالت کنونی بستر و فضای فکری ـ سیاسی منتقد و ترقّیخواه در جامعه ایران، در سطوح گوناگونی همچون فعاالن روشنفکری،
ِ
ِ ِ ِ ِ
حزبی، دانشجویی، زنان، نهادهای غیرِ دولتی، مدنی و...؛ مشکل روابط فردی، بحران انگیزه و... است و یکی از برجستهترین مسائل در این رابطه، فقدان
الگوهای برجسته و مقبول میباشد.
Print search Prev 2 Next Home Full Exit
3. یکی از خوششانسیهای نسلهای پیشین، بهرهمندی آنان از الگوی برجسته رفتاری و اخالقی ـ همچون مصدق، طالقانی، شریعتی، حنیفنژاد، اَرانی،
ّ ٔ ِ
ِ
فاطمی، ملکی و... ـ برای تأسی به آنها و الهام و الگوگیری از منش و شخصیت شان بوده است.
ِ
با این دو مقدمه به نظر میرسد مرحوم بازرگان نمونه و الگوی مناسبی هم برای این نوع مطالعات و هم برای درسآموزی و الهامگیری از یک نمونه
ٔ
معاصر، ملموس و در دسترس میباشد.
ِ ِ
مهندس بازرگان به خاطرِ ورود و فعالیت در حوزههای مختلف فکری و دینی، سیاسی و حزبی، دانشگاهی و شغلی و... و به علت حضور در عرصههای
ِ ِ
مختلف اجتماعی و مدنی، قدرت و حاکمیت و...، و به ویژه بهخاطرِ عمرِ طوالنیاش که امکان این تبلورهای مختلف و متنوع و نیز تجربهاندوزی و بهکارگیری
ِ
آنها در حوزههای گوناگون را داشت؛ واجدِ اخالقیات شناخته شدهای برای همگان در بسترهای گوناگون است. همین امر از او هم یک نمونه مطالعاتی
ِ ٔ ِ
ِ
مناسب در حوزهٔ اخالق و رفتارِ عملی و هم یک الگوی مناسب برای الهامگیری و الگویابی، در زمانهای که از بیالگویی رنج میبرد، میسازد.
ِ ِ ِ ِ ِ
بازرگان حضوری پُر رنگ در حوزهٔ مدنی ( حوزهٔ حدِ واسط میان خانواده و شهروندان ـ قدرت و حاکمیت ) داشت. بخش اعظمی از زندگی طوالنی
بازرگان در این حوزه گذشته است. تمامی فعالیتهای فکری و دینی او و بیشترِ قریب به اتفاق فعالیت سیاسیاش ( به جز مقطع کوتاهِ در قدرت بودن )
ِ ِ ِ ِ ِ
را حضور در همین عرصه تشکیل میدهد.
زندگی نامهها و خاطراتگوییهای فراوانی که از بازرگان وجود دارد 1 بیانگرِ روحیه فروتنی، تسامح، گذشت و بزرگواری، عدمِ خود مرکزبینی و
ٔ
خود بزرگبینی، عدمِ سهمجوییهای رایج و تقدمِ خود بر دیگران، مشارکتجویی و حضورِ جمعی و پرهیز از انزوا و تک روی، جدیت و پیگیری و
ِ ِ
مسئولیتپذیری، نظم و وظیفهشناسی، پشتکار و خستگیناپذیری، قدردانی و به نظرآوردن تالشها و خوبیهای دیگران و... در اخالقیات فردی وی، در
ِ
حضورِ پر رنگاش در حوزهٔ مدنی است. ذکرِ مثالها و نمونههایی برای هر یک از مواردِ مهم باال، که در البهالی زندگی نامه و خاطرات فراوانی که از وی
ِ ِ
ِ ِ
نقل شده است، هم به شدت بر حجم مطلب خواهد افزود و هم به علت نقل شدن آنها در نشریات و یادنامههای گوناگون تکراری خواهد بود.
ِ
Print search Prev 3 Next Home Full Exit
4. ِ
اما جالب است که بیشترِ زندگینامهها و خاطراتی که از وی در کتب و نشریات منعکس شده است، مکث و تأمّل قابل توجهای بر خصوصیات فردی و
ّ ِ
ِ
اخالقی وی کرده است تا آنجا که از وی به عنوان "یک ایرانی اصیل" یاد شده است. ضمن اینکه این توجه و تأکید از سوی افرادی با گرایشات گوناگون
ِ ِ ِ ِ
فکری ـ سیاسی نقل شده است. ( از جاللالدین فارسی تا عمویی و پیروز دوانی ). و نمونههای یادشده نیز از موارد و عرصهها و جایگاههای مختلفی از
ّ
زندگی بازرگان نقل شدهاند ( از حوزهٔ سیاسی تا خانوادگی، از زندان تا نخستوزیری و قدرت و حشمت ).
ِ
اخالقیات بازرگان در دوران حضورِ در قدرت، قدرتی که مانندِ تیزاب سلطانی، اخالقیات افرادِ بسیاری با مدعیات گوناگون را دگرگون ساخته و میسازد
ِ ِ ِ ِ ِ
ِ ِ
و انسانهای زیادی را از اوج عزت به حضیض ذلّت و نفرت میکشاند؛ نمونه و دلیل محکمی برای استحکام و ثبات روحیات و مَنش فردی وی در طول
ِ ِ ِ ِ ِ
عمر است. تمامی مؤلِّفههای باال در این دوره نیز بیکم وکاست دیده میشود. شاید، یک مورد از بقیه مهمتر باشد و آن خروج داوطلبانه بازرگان از قدرت
ٔ ِ ِ
در زمانهای است که بسیاری از فعاالن سیاسی و نیز مدعیان اخالق، اسبشان را به شدت برای کسب و انحصارِ قدرت، به هر طریق و به هر قیمت زین
ّ ِ ِ
ِ
کرده بودند. بازرگان این خروج را "عروسی دوم" خود خواند. او وقتی دید که نمیتواند با حفظ افکار، پرنسیبها و ارزشهای خود در حوزهٔ قدرت حضور
ِ
داشته باشد از آن فاصله گرفت.
زندگی امثال مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیت الله طالقانی نشان و نمونهای از نوعِ خاصی از سیاست ورزی است. هر چند بازرگان و سحابی به
ِ ِ
2
ِ ِ ِ
لحاظ تفکر میانهرو و لیبرال و طالقانی رادیکال و عدالتخواهِ دموکرات است، اما هر دو نوع، در مَشی و مَنش سیاسی خود واقعگرا و معتدلاند.
ِ
این تبار و این نمونهها نمادی از نحوهٔ "سیاستورزی اخالقی" است. آنها نشان دادهاند که هم میتوان یک عنصرِ سیاسی واقعگرا و غیرِ رمانتیک، و
ِ
ِ
هم فردی سیاست ورز اما غیرِ سیاست باز و مدافع و تبلورِ آرمانگرایی اخالقی در این عرصه بود. آنها نشانهها و عالئم راهیاند که سیاست ورزی خود را
ِ ِ
از رادیکالیسم افراطی و آرمانگرا که گاه سر به ماجراجویی میزند، و پراگماتیسم بیاصول که در قدرت به فساد کشیده میشود و به پیمانها و وعدهها
ِ َ ِ
خیانت میورزد و دست به عوام فریبی میزند، به وضوح جدا میکند.
Print search Prev 4 Next Home Full Exit
5. بازرگان در یک حوزه از فکر و مشی، و طالقانی در حوزهٔ متفاوتی از فکر و مشی، اما هر دو با منش خود، نشان دادند که میتوان در سیاست ورزی نیز
ِ
ِ ِ ِ ِ
به حقیقت، پرنسیبها ، ارزشها و سالمت و عزت نفس پایبند بود و این حقایق را برتر از هر مصلحتی و به ویژه "مصلحت حفظ قدرت" فردی و جمعی و
نظام ِسیاسی مستقر و حاکم خود دانست. این امر ریشه در مبانی فکری تکثّرگرا و غیر ِانحصارطلبانه آنها دارد که حقیقت را منحصر در خود نمیدانند.
ٔ ِ ِ ِ ِ
ِ ِ ِ
اما این همه ماجرا نیست چون بسیاری روشنفکران و فعاالن سیاسی که همین مدعیات را در مبانی نظری خود فریاد میزنند، در عمل از هر مرتجع
ِ ٔ
انحصارگرایی، انحصارطلبانه ، خود مرکزبینانه و خود بزرگبینانهتر عمل میکنند. یک تأمّل ساده در فضای فعالیتهای فکری، سیاسی، زنان، احزاب،
نهادهای مدنی، و... در جامعه ما بوی ناخوشایند و آزاردهندهٔ خصایص یادشده را به مشام میرساند. مبانی معرفتی، شدیداً الزم است اما کافی نیست، و از
ِ ِ ٔ
سویی دیگر، تمرین و تربیت و وجودِ خود کنترلیهای قوی و درونی، نقش مهمتری در شکلگیری منشهای یاد شده دارد.
ِ ِ
ِ ِ
این موضوع، نکتهای است که روشنفکران ما کمتر بدان توجه داشتهاند. درحالیکه تاریخ معاصرِ ما نمونههای فراوانی از اثرگذاری جدی منشهای افراد
ِ ِ
در ایجادِ اشکاالت و نیز ناکامی بسیاری از فعالیتهای سیاسی و مدنی داشته است ( توجه به روحیات و منش افرادی چون شیخ فضلالله نوری و رابطه
ِ ِ
ِ ِ ِ
و نسبت او با دیگر علما، جدا از طرزِ تفکرش، در دوران مشروطیت، احسانالله خان و خالو قربان در جنبش جنگل، آیتالله کاشانی، مظفّر بقایی، حسین
مکی و... در نهضت ملی، ویژگیها و روحیات افرادِ مؤثر در احزاب گوناگون راست و چپ و مذهبی و غیرِ مذهبی در انقالب اسالمی و جمهوری اسالمی، و
ِ ِ ِ ِ
ِ ِ
نیز دقت در مناسبات درونی احزاب، انجمنهای دانشجویی، نهادهای زنان و... در جامعه کنونی ما میتواند بسیار روشنگر باشد ).
ٔ ِ
در تاریخ علم و اندیشه بشری نیز ما نمونههای زیادی را از فردگراییها و رقابتها و حسادتهای فردی مشاهده میکنیم ( مانندِ برخوردِ اگوست کُنت
ٔ ِ
و سنسیمون، یونگ و فروید، سوروکین و پارسونز و... ). همانگونه که در تاریخ دینی و در میان حواریون و صحابه بزرگ پیامبران نیز ردِ پاها و عالئم
ِ ٔ ِ ِ ِ َ
ِ ِ
مهمی از دخالت روحیات و منشهای افراد، حتی در حوزهٔ فعالیتهای دینی و عقیدتی مشاهده میشود ( مانند روابط پولس و پطرس و یعقوب، علی و ّ
عمر و طلحه و زبیر و عایشه و... ) این همه نشانگرِ آن است که در تمامی انواعِ فعالیتهای بشری اعم از دینی، سیاسی، علمی، اقتصادی و...؛ به هرحال
ِ
Print search Prev 5 Next Home Full Exit
6. این "انسان"ها هستندکه بازیگر و مؤثرند. هرچند تجربه تاریخی بشر از طریق تأسیس نهادها و طراحی قواعد و قوانین و رویهها سعی کرده است از نقش
ِ ِ ِ ِ ِ ٔ
ِ ِ ِ
این عنصر بکاهد، اما با این وجود هنوز ( و همواره ) این نقش به صورت پُر رنگ و اثرگذاری باقی مانده است ( نقش استالین در حزب کمونیست شوروی با
ِ
وجودِ جمعی بودن کار و نقش میتران در حزب سوسیالیست فرانسه، دو نمونه مختلف از این اثرگذاریهایند ). حال در جامعهای چون جامعه ما که نه نهادِ
ٔ ٔ ِ ِ ِ ِ
مستحکمی دارد و نه قوانین و رویههای محکمی، این تأثیر دو چندان میشود و بدینخاطر است که بازرگان و معدود انسانهایی همچون او، از اندیشهها
و نحلههای مختلف، همواره میتوانند در زمان خود مؤثر باشند و پس از خود، الگو و الهام بخش.
ِ
بازرگان در حوزهٔ فعالیت فکری و اندیشگی و دینی نیز اخالقیات به یاد ماندگاری داشت. یکی از مواردِ مهم در این حوزه، شجاعت و جسارت جمعبندی،
ِ ِ ِ
نوآوری و مهمتر از همه ابرازِ صریح و آشکارِ آن با دیگران و همگان بود. ـ شاید در این رابطه دکتر علی شریعتی در تاریخ معاصرِ ما بینظیر باشد. صراحت و
ِ
ِ
شجاعت او در طرح آراء و عقایدِ مسئلهبرانگیز، اما روشنگر و پیشبرندهاش، او را به مثابه یک الگوی بزرگ الهام بخش ظاهر میسازد ـ . اخالقیات مهندس
ِ ٔ ِ ِ
بازرگان نیز در این حوزه بسیار قابل توجه و مشهود است. شهامت او در طرح برخی مسائل فکری ( مثالً در نقدِ نحوهٔ تدوین قرآن 3 و یا مقوله نسبت دین
ٔ ِ ِ ِ ِ ِ ِ
و خدا و آخرت 4 ) برای برخی روشنفکران امروزی ما و به ویژه روشنفکران مذهبی ( در ایران و جامعه عرب که بیشترِ عمرشان را بهخاطرِ عافیتجوییها
ٔ ِ ِ ِ
ِ
و مصلحتاندیشیهای فردی در خارج از کشور میگذرانند ) میتواند بسیار درسآموز و الهام بخش باشد. صداقت، شجاعت و سماجت بازرگان، علیرغم
ِ
میانهروی و محافظهکاریاش در حوزههای مختلف، امری بارز و برجسته در زندگی اوست. یک نمونه مهم در زندگی سیاسی وی پیشنهادِ او برای به
ِ ِ ٔ ِ
ِ ِ
رفراندوم گذاشتنِ "جمهوری دموکراتیک اسالمی" در اَوان انقالب میباشد.
ِ
ِ ِ ِ ِ ِ ِ
جو زده نبودن بازرگان نیز خصوصیت برجستهای است که همگان از آن یاد کردهاند. مواضع او در دوران گروگانگیری دستاندرکاران سفارت آمریکا
ِ َ
در تهران یکی از نمونههای این امر است. حضورِ او در دادگاهِ امیر انتظام و شهادت او بر بیگناهی سخنگوی دولت اش، درحالیکه ما نمونههای زیادی
ِ ِ ِ
ِ ِ ِ
از بیمسئولیتی افراد و مقامات حزبی و دولتی در شانهخالیکردن از مسئولیت پذیری در دوران به سختی افتادن زیردستان و همکاران در ذهن داریم،
ِ
Print search Prev 6 Next Home Full Exit
7. ِ
نمونه دیگری از خُلقیات بازرگان است.
ٔ
ِ ٔ ِ ٔ ِ
تسامح و تعادل و ثبات روحیه آرام و ایرانی بازرگان نمونه مهم و درسآموزِ دیگری از مَشی و مَنش بازرگان است. ـ شاید یک نقد بر مشی و منش
ِ
ِ ِ
بسیار متسامح بازرگان در نحوهٔ روابط او با چپها ( چه مذهبی و چه بهطـورِ برجستهتر چپهای غیرِ مذهبی ) باشد. ضـدیت و حتی نفرت او از اندیشه
ٔ ِ
ِ ّ ِ ِ
چپ ( و البته نه لزوماً افراد و فعاالن چپ که بعضاً خاطرات مثبتی از بازرگان داشتهاند ) گاه باعث میشد مواضع سیاسی او تا حدی تحت تأثیر قرار گیرد.
ِ
ِ ِ
هر چند در این رابطه نیز او از دایرهٔ انصاف فاصلهای نمیگرفت اما از تسامح کمتری نسبت به دیگر مواضع او برخوردار بود ( مانند تفاوت موضع او نسبت به
ِ ِ
ٔ ِ ِ
ماجرای موسوم به انقالب فرهنگی با ماجرای گروگانگیری، عدمِ حضورِ نیروهای رادیکال در دولت و شورای انقالب، سخنرانی او در زنجان در دهه فجرِ سال
06 همراه با نظرات شدیدِ ضدچپ و... ). اما او در این رابطه نیز در مجموع کارنامه قابل قبولتری نسبت به دیگران و بهویژه خودِ چپها در ایران دارد.
ٔ ِ ِ
اینک جامعه ما، و به ویژه نسل جوان آن، در زمانه بحران انگیزهاند. یکی از راهکارهای مواجهه با بحران انگیزه، طرح الگوهای عملی و عینی است.
ِ ِ ٔ ِ ِ ِ ٔ
مصدق، بازرگان، طالقانی و... از این دست الگوهایند. مداومت و استمرارِ این الگوها پاد زهرِ ناامیدی و یأس است. این بزرگان در دوران طوالنی و پرفراز و
ِ ّ
نشیب زندگیشان با سرباالییها و سرپایینیها، شکستها و پیروزیهای مختلفی مواجه شدهاند. نسل جدیدِ فعاالن فکری ـ سیاسی ما که عمدتاً برخاسته
ِ ِ ِ ِ ِ
از جنبش دانشجوییاند از اواخرِ دهه هفتاد به بعد اولین سرباالیی سیاسی در زندگی خود را تجربه میکنند. نسل میان سالی چون ما، برای دومین بار
ِ ِ ِ ٔ ِ
شاهدِ این تجربه است ( چون یکبار نیز در نخستین دههْ پس از سه سال نخستین پیروزی انقالب آن را تجربه کرده است ). اما نسل بازرگان و طالقانی
ِ ِ ِ ِ
ِ ِ ِ ِ
سه بار این تجربه را از سر گذرانده بود ( چون آنها قبالً نیز سرباالیی نفسگیر و دشوارِ دهه 04 و 05 را پس از حرکت پرشتاب و پرنشاط نهضت ملّی شدن
ٔ ِ
ِ ٔ ِ ِ ِ
نفت، پشتسر گذاشته بودند ). هرکدام از این سرباالییها، پس از یک حرکت شتابدار، موفق، بانشاط ( چون نهضت ملی، انقالب اسالمی، اصالحات دهه
07 ) اتفاق افتاده است. در هریک از این سرباالییها دشواریها و گرههای فکری، سیاسی، استراتژیک، تشکیالتی گوناگونی رخ نمایانده است. یکی از این
ِ
دشواریها ناامیدی و یأس، فرار و انزوا، و بحران انگیزه است. اما بودهاند و هستند کسانی که از این دشواریها سربلند و با نشاط عبور کردهاند. بازرگان
ِ
Print search Prev 7 Next Home Full Exit
8. ّ ِ ِ
یک نمونه از آنهاست. روحیه پیگیر، مداوم و با ثبات او برای نسل جدید الگوی درسآموزِ مهمی است.
ٔ
شریعتی در یک دوره که مخاطبان او از وی انسانهایی بر طرازِ اندیشه و نمونههایی عینی و ملموس میخواستند از "حسن و محبوبه" یاد کرد 5.
ِ
امروزه نیز نسل بیالگوی ما حسن و محبوبه خود را میطلبد. متأسفیم و شرمساریم که حسن و محبوبه این نسل، که متفاوت از نسل دهههای 05 و 06
ِ ٔ ٔ ِ
است، را باید همچنان مهندس بازرگان معرفی کنیم. روشنفکران و معلّمان این نسل باید به واکاوی اندیشهها و خودکاوی رفتارشان بپردازند که چرا نه
ِ ِ ِ
خود توانستهاند الگو شوند و نه الگوی برجستهای تربیت کردهاند.6 اما الگوی بازرگان نیز به شدت معاصر و ملموس، همسنخ گفتمان غالب در اندیشه و
ِ ِ ِ
مشی کنونی و نیز همچنان برجسته و راهگشاست.
ِ
ِ
اخالقیات مهندس بازرگان، هر چند از نوعِ خاصی از مذهبی بودن او نیز نشأت میگرفت، اما نمیتوان آن را به این عامل فروکاست. آنچه بازرگان را،
ِ
علیرغم همه انتقادهایی که به او وارد میکنند، موردِ احترامِ دوست و رقیب و دشمن قرار داد، اخالقیات او بود، نه لزوماً مذهبی بودناش. در این حوزه
ِ ِ ٔ
اخالقیات، فراتر از اعتقادات مینشیند. اما مطرح بودن و جدی شدن الگوی اخالقی امثال بازرگان نشانگرِ آن است که بزرگان و رهبران فکری و سیاسی
ِ ِ ِ ِ ِ
جامعه ما، با هر نحوهٔ تفکر و هر مَشی سیاسی که دارند، در حوزهٔ رفتار و مَنش فردی دقت و سختگیری بیشتری بر خود داشته باشند و نسل جدیدِ ما
ِ ِ ِ ِ ٔ
ِ ِ
را بی الگو و کم الگو نگذارند. در جامعهای که عقل عملی، قویتر و مؤثرتر از عقل نظری است، " اعتبارِ"عملی از "حقّانیت" فکری و سیاسی و نظری نقش
ِ ِ
برجستهتری دارد. اعتبار نیز از محک و آزمون عملی، نه صرفاً نظری، برمیخیزد. همگان و از جمله دوستان و همفکران بازرگان، نباید به هیچ بها و بهانهای
ِ ِ
ِ
این اعتبار را با چیزِ دیگری معاوضه کنند. در آیندهٔ ایران نیز همین اعتبارها هستند که نقشآفرینیهای بزرگ و ملی، برای کسب و حفظ آزادی، عدالت
و منافع ملی خواهد داشت. این اعتبار را باید در و برای "متن" هزینه کرد، نه برای "پاورقی"های کماثر و کم عمر.
ِ
برای نسل امثال من که در اندیشه و مشی نیز همیشه تفاوتهایی، در عین اشتراکاتی، با بازرگان داشته است ( و شاید زبان حال ما در نسبت با این
ِ ِ ِ ِ ِ
ِ ِ ِ
بزرگ همیشه این بوده است که "کجا دهد این باده کفاف مستی ما" )، اما، در حوزهٔ منش و روش رفتارِ فردی، نسل ما نیز ـ که فداکاریهای فراوانش
Print search Prev 8 Next Home Full Exit
9. ِ
در زندانها و جبههها بازرگان را نیز به احترام وامیداشت ـ باید با احترام و همدلی و صمیمیت یک درسآموز از یک الگو و معلم به او بنگرد و بیاموزد و
عمل کند.
Print search Prev 9 Next Home Full Exit
10. ضمن تأکید بر منش آ ها را م رساند.
ی ِ ن 2 ـ در این رابطه م توان به مقـاله "طالقانی،
ٔ ی 1 ـ ب طورِ نمونه م توان به :
ی ه
نمادی از رادیکالیسم پویای واق گرا"
ع ِ
6 ـ برای من مایه تأسف بود وقتی که
ٔ ( کار مشترک نگارنده و تقی رحمانی ) در شصت سال خدمت و مقاومت (خاطرات
شنیدم یکی از طرفداران پروپاقرص یکی از
ِ ِ ایران فردا شمارهٔ 63 مراجعه کرد. مهندس مهدی بازرگان در گفتگو با سرهنگ
روشنفکران مطرح معاصرِ ما در آلمان پس از
ِ ِ نجاتی)، انتشارات رسا (5731).
دیدار و گفتگو با معلم و مرادش، به اطرافیان 3 ـ به مقاله هال گرایی و هال زدایی در
ه ٔ ه
خود گفته بود "ای کاش نم دیدمش".
ی ِ
مواجهه با متون مقدس ( واکاوی برخی
ِ در تکاپوی آزادی (سیری در زندگی، آثار
از ابعادِ میراث قرآ شناسی بازرگان) در
ِ ِ ن و افکار مهندس مهدی بازرگان)، حسن
ویژ نامه شرق (دی ماه 4831) مراجعه
ه ٔ یوسفی اشکوری، انتشارات قلم (6731).
شود.
زندگ نامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان،
ی
4 ـ متأسفانه این موضوع موردِ بدفهم های
ی سعید برزین، نشر مرکز (4731).
گوناگون قرار گرفت. در این رابطه به مقاله
ٔ
راه بازرگان، محمود حکیمی، انتشارات قلم
ِ
آقای محمد بست نگار در کتاب دین و
ه
(3831).
حکومت (مجموعه سخنران های انجمن
ِ ی
اسالمی مهندسان در رابطه با این نظریه
ٔ ِ مجله ایران فردا شمار های 51 و 61 و 32
ه ٔ
مهندس بازرگان) مراجعه شود. و روزنام های گوناگون در دوران وفات او
ه
و نیز سا مر هایش در 03 دی هر سال،
ل گ
5 ـ حسن و محبوبه در داستان شریعتی هر
ِ
مراجعه نمود.
ه ِ
دو معلم و آموزگارند. همین امر فاصل گذاری
شریعتی با مشی حسن و محبوبه واقعی،
ٔ ِ
back
Print search Prev 01 Next Home Full Exit