SlideShare una empresa de Scribd logo
1 de 10
Descargar para leer sin conexión
‫‪sco‬‬
        ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬
                                                  ‫ی‬ ‫ی الگوی‬
                                                            ‫گوی بازرگان، در زمانۀ ب‬
                                                                                   ‫ال‬




           ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬




                                                                                                            ‫رضــا عليجاني‬



           ‫0101‬   ‫شماره مقالـه :‬

            ‫01‬    ‫تعـداد صفحـه :‬

        ‫50/78‬     ‫آخرین بررسی :‬

         ‫0000‬     ‫تاريــخ تحـرير :‬

                                                                                                           ‫‪www.shandel.org‬‬




                                     ‫موضـوع : نگاهی به مختصات و ویژگ ‌های فکری و فردی مهندس مهدی بازرگان‬
                                                                       ‫ی‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                                            ‫‪Prev‬‬        ‫1‬        ‫‪Next‬‬                                ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫الگوی بازرگان، در زمانه بی‌الگویی‬
                                                                 ‫ٔ‬

‫بسیاری از روشنفکران و فعالین جامعه ما، گرایشی "کل‌گرا" دارند. آن‌ها، اعم از لیبرال فردگرا و رادیکال جمع‌گرا، همواره به مسائل بزرگ و کالن و‬
              ‫ِ‬                        ‫ِ‬                ‫ِ‬                                               ‫ِ ٔ‬
‫ماکروسکوپی اهمیت می‌دهند؛ اما واقعیت‌های زندگی اجتماعی، هر چند می‌توان برای آن مسائل عام و نیز مفهوم‌ها و کارکردهای کلی نیز در نظر گرفت،‬
                                                    ‫ِ‬                                         ‫ِ‬
                              ‫ِ‬
‫از مجموعه‌ای از مسائل ریز و خُرد تشکیل می‌شوند. یکی از این مسائل نیز منش‌های شخصی و اخالق و رفتارهای فردی آدمیان، و در این‌جا روشنفکران‬
                                                                                                                          ‫ِ‬
                                                               ‫و فعاالن سیاسی است. این‌جا جایی است که کمتر موردِ توجه آنها قرار گرفته است.‬
                                                                                      ‫ٔ‬                                               ‫ِ‬
 ‫بر این اساس، شاید آشنایی و یک دوره مطالعه آموزه‌های روان‌کاوی و روان‌شناسی رفتارگرا برای همه روشنفکران و فعاالن سیاسی جامعه ما الزم‬
         ‫ِ ٔ‬           ‫ِ‬                  ‫ٔ‬               ‫ِ‬                                ‫ٔ‬
                                               ‫ِ‬             ‫ِ‬                        ‫ِ‬
‫و ضروری باشد. این امر در جامعه ما که از عدمِ تفکیک نقش‌ها و عدمِ شکل‌گیری اقشار و طبقات اجتماعی و نیز فقدان نهادهای ریشه‌دار و پایدارِ‬
                           ‫ِ‬                                                                             ‫ٔ‬
                                                      ‫ِ‬
 ‫اجتماعی ـ سیاسی و... رنج می‌برد و به همین خاطر، نقش افراد و شخصیت‌ها در شکل‌گیری روندهای فکری و سیاسی و انحراف یا اعتالی آن دوچندان‬
                                                                                     ‫ِ‬
                                                                                                           ‫می‌باشد، ضرورتی افزون‌تر می‌یابد.‬
‫کارکردِ پراهمیت کاریزما ( در سطوح مختلف ) و منش و اخالق فردی نخبگان و رهبران و نیز تأثیرِ فوق‌العادهٔ نحوهٔ برخوردها و روابط شخصی بین این‬
    ‫ِ ِ‬       ‫ِ‬                                                              ‫ِ ِ‬                         ‫ِ‬                ‫ِ‬
‫ِ‬                                               ‫ِ‬
‫نخبگان و سرکردگان در روندهای فکری و سیاسی، نمونه دیگری است برای توجه و تأکید بر مطالعات میکروسکوپی و از جمله روان‌کاوی و رفتارشناسی‬
                                                                                          ‫ٔ‬
                                                                                                                         ‫ِ ِ‬
                                                                                ‫اخالقی و منش فردی دست‌اندرکاران حوزهٔ فرهنگ، سیاست و.غیره.‬
                                                                                                           ‫ِ‬
                                  ‫ِ‬             ‫ٔ‬                           ‫ِ‬                         ‫ِ ِ‬
‫از سوی دیگر یکی از مشکالت کنونی بستر و فضای فکری ـ سیاسی منتقد و ترقّی‌خواه در جامعه ایران، در سطوح گوناگونی هم‌چون فعاالن روشنفکری،‬
            ‫ِ‬
‫ِ‬                                                              ‫ِ‬              ‫ِ ِ‬
‫حزبی، دانشجویی، زنان، نهادهای غیرِ دولتی، مدنی و...؛ مشکل روابط فردی، بحران انگیزه و... است و یکی از برجسته‌ترین مسائل در این رابطه، فقدان‬
                                                                                                           ‫الگوهای برجسته و مقبول می‌باشد.‬


‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬         ‫2‬           ‫‪Next‬‬                           ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫یکی از خوش‌شانسی‌های نسل‌های پیشین، بهره‌مندی آنان از الگوی برجسته رفتاری و‌ اخالقی ـ هم‌چون مصدق، طالقانی، شریعتی، حنیف‌نژاد، اَرانی،‬
                                      ‫ّ‬                             ‫ٔ‬                    ‫ِ‬
                                                                      ‫ِ‬
                                                      ‫فاطمی، ملکی و... ـ برای تأسی به آنها و الهام و الگوگیری از منش و شخصیت شان بوده است.‬
                                                                                                                ‫ِ‬
‫با این دو مقدمه به نظر می‌رسد مرحوم بازرگان نمونه و الگوی مناسبی هم برای این نوع مطالعات و هم برای درس‌آموزی و الهام‌گیری از یک نمونه‬
‫ٔ‬
                                                                                                     ‫معاصر، ملموس و در دسترس می‌باشد.‬
                     ‫ِ‬                                                               ‫ِ‬
‫مهندس بازرگان به خاطرِ ورود و فعالیت در حوزه‌های مختلف فکری و دینی، سیاسی و حزبی، دانشگاهی و شغلی و... و به علت حضور در عرصه‌های‬
‫ِ‬                                                                                                                                         ‫ِ‬
‫مختلف اجتماعی و مدنی، قدرت و حاکمیت و...، و به ویژه به‌خاطرِ عمرِ طوالنی‌اش که امکان این تبلورهای مختلف و متنوع و نیز تجربه‌اندوزی و به‌کارگیری‬
                                                             ‫ِ‬
‫آنها در حوزه‌های گوناگون را داشت؛ واجدِ اخالقیات شناخته شده‌ای برای همگان در بسترهای گوناگون است. همین امر از او هم یک نمونه مطالعاتی‬
‫ِ‬         ‫ٔ‬                                                                                      ‫ِ‬
                                                                                               ‫ِ‬
            ‫مناسب در حوزهٔ اخالق و رفتارِ عملی و هم یک الگوی مناسب برای الهام‌گیری و الگویابی، در زمانه‌ای که از بی‌الگویی رنج می‌برد، می‌سازد.‬
‫ِ‬       ‫ِ‬                  ‫ِ‬                                                       ‫ِ ِ‬
‫بازرگان حضوری پُر رنگ در حوزهٔ مدنی ( حوزهٔ حدِ واسط میان خانواده و شهروندان ـ قدرت و حاکمیت ) داشت. بخش اعظمی از زندگی طوالنی‬
‫بازرگان در این حوزه گذشته است. تمامی فعالیت‌های فکری و دینی او و بیشترِ قریب به اتفاق فعالیت سیاسی‌اش ( به جز مقطع کوتاهِ در قدرت بودن )‬
                       ‫ِ‬                        ‫ِ‬       ‫ِ‬                          ‫ِ‬                         ‫ِ‬
                                                                                                       ‫را حضور در همین عرصه تشکیل می‌دهد.‬
‫زندگی نامه‌ها و خاطرات‌گویی‌های فراوانی که از بازرگان وجود دارد 1 بیان‌گرِ روحیه فروتنی، تسامح، گذشت و بزرگواری، عدمِ خود مرکزبینی و‬
                                                            ‫ٔ‬
‫خود بزرگ‌بینی، عدمِ سهم‌جویی‌های رایج و تقدمِ خود بر دیگران، مشارکت‌جویی و حضورِ جمعی و پرهیز از انزوا و تک روی، جدیت و پی‌گیری و‬
       ‫ِ ِ‬
‫مسئولیت‌پذیری، نظم و وظیفه‌شناسی، پشت‌کار و خستگی‌ناپذیری، قدردانی و به نظرآوردن تالش‌ها و خوبی‌های دیگران و... در اخالقیات فردی وی، در‬
                                                          ‫ِ‬
‫حضورِ پر رنگ‌اش در حوزهٔ مدنی است. ذکرِ مثال‌ها و نمونه‌هایی برای هر یک از مواردِ مهم باال، که در البه‌الی زندگی نامه و خاطرات فراوانی که از وی‬
                 ‫ِ‬                                        ‫ِ‬
                                                                    ‫ِ‬        ‫ِ‬
          ‫نقل شده است، هم به شدت بر حجم مطلب خواهد افزود و هم به علت نقل شدن آنها در نشریات و یادنامه‌های گوناگون تکراری خواهد بود.‬
                                                                                                               ‫ِ‬
‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬        ‫3‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬
‫اما جالب است که بیشترِ زندگی‌نامه‌ها و خاطراتی که از وی در کتب و نشریات منعکس شده است، مکث و تأمّل قابل توجه‌ای بر خصوصیات فردی و‬
                         ‫ّ‬       ‫ِ‬
          ‫ِ‬
‫اخالقی وی کرده است تا آن‌جا که از وی به عنوان "یک ایرانی اصیل" یاد شده است. ضمن اینکه این توجه و تأکید از سوی افرادی با گرایشات گوناگون‬
‫ِ‬                                                                                    ‫ِ‬         ‫ِ‬                                      ‫ِ‬
‫فکری ـ سیاسی نقل شده است. ( از جالل‌الدین فارسی تا عمویی و پیروز دوانی ). و نمونه‌های یادشده نیز از موارد و عرصه‌ها و جایگاه‌های مختلفی از‬
                                                                                                   ‫ّ‬
                                            ‫زندگی بازرگان نقل شده‌اند ( از حوزهٔ سیاسی تا خانوادگی، از زندان تا نخست‌وزیری و قدرت و حشمت ).‬
                                                                                                                                       ‫ِ‬
‫اخالقیات بازرگان در دوران حضورِ در قدرت، قدرتی که مانندِ تیزاب سلطانی، اخالقیات افرادِ بسیاری با مدعیات گوناگون را دگرگون ساخته و می‌سازد‬
                                    ‫ِ‬                      ‫ِ‬                ‫ِ‬                                   ‫ِ‬                  ‫ِ‬
‫ِ‬                                 ‫ِ‬
‫و انسان‌های زیادی را از اوج عزت به حضیض ذلّت و نفرت می‌کشاند؛ نمونه و دلیل محکمی برای استحکام و ثبات روحیات و مَنش فردی وی در طول‬
            ‫ِ ِ‬                                                 ‫ِ‬                                  ‫ِ‬                ‫ِ‬
‫عمر است. تمامی مؤلِّفه‌های باال در این دوره نیز بی‌کم وکاست دیده می‌شود. شاید، یک مورد از بقیه مهم‌تر باشد و آن خروج داوطلبانه بازرگان از قدرت‬
                ‫ٔ‬         ‫ِ‬                                                                                                     ‫ِ‬
‫در زمانه‌ای است که بسیاری از فعاالن سیاسی و نیز مدعیان اخالق، اسب‌شان را به شدت برای کسب و انحصارِ قدرت، به هر طریق و به هر قیمت زین‬
                                                                                      ‫ّ ِ‬                 ‫ِ‬
                                                       ‫ِ‬
‫کرده بودند. بازرگان این خروج را "عروسی دوم" خود خواند. او وقتی دید که نمی‌تواند با حفظ افکار، پرنسیب‌ها و ارزش‌های خود در حوزهٔ قدرت حضور‬
                                                                                                     ‫ِ‬
                                                                                                               ‫داشته باشد از آن فاصله گرفت.‬
‫زندگی امثال مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیت‌ الله طالقانی نشان و نمونه‌ای از نوعِ خاصی از سیاست ورزی است. هر چند بازرگان و سحابی به‬
                                                                                                                               ‫ِ ِ‬
       ‫2‬
                                   ‫ِ‬     ‫ِ‬                                                                                                 ‫ِ‬
        ‫لحاظ تفکر میانه‌رو و لیبرال و طالقانی رادیکال و عدالت‌خواهِ دموکرات است، اما هر دو نوع، در مَشی و مَنش سیاسی خود واقع‌گرا و معتدل‌‌اند.‬
                                                                                          ‫ِ‬
‫این تبار و این نمونه‌ها نمادی از نحوهٔ "سیاست‌ورزی اخالقی" است. آنها نشان داده‌اند که هم می‌توان یک عنصرِ سیاسی واقع‌گرا و غیرِ رمانتیک، و‬
                           ‫ِ‬
        ‫ِ‬
‫هم فردی سیاست ورز اما غیرِ سیاست باز و مدافع و تبلورِ آرمان‌گرایی اخالقی در این عرصه بود. آنها نشانه‌ها و عالئم راهی‌اند که سیاست ورزی خود را‬
                                  ‫ِ‬                                          ‫ِ‬
‫از رادیکالیسم افراطی و آرمان‌گرا که گاه سر به ماجراجویی می‌زند، و پراگماتیسم بی‌اصول که در قدرت به فساد کشیده می‌شود و به پیمان‌ها و وعده‌ها‬
                                                                  ‫ِ‬                                    ‫َ‬                           ‫ِ‬
                                                                               ‫خیانت می‌ورزد و دست به عوام فریبی می‌زند، به وضوح جدا می‌کند.‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬        ‫4‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫بازرگان در یک حوزه از فکر و مشی، و طالقانی در حوزهٔ متفاوتی از فکر و مشی، اما هر دو با منش خود، نشان دادند که می‌توان در سیاست ورزی نیز‬
                                               ‫ِ‬
                  ‫ِ ِ ِ‬                                                                         ‫ِ‬
‫به حقیقت، پرنسیب‌ها ، ارزش‌ها و سالمت و عزت نفس پایبند بود و این حقایق را برتر از هر مصلحتی و به ویژه "مصلحت حفظ قدرت" فردی و جمعی و‬
  ‫نظام ِسیاسی مستقر و حاکم خود دانست. این امر ریشه در مبانی فکری تکثّرگرا و غیر ِانحصارطلبانه آنها دارد که حقیقت را منحصر در خود نمی‌دانند.‬
                                                 ‫ٔ‬                           ‫ِ ِ‬                                   ‫ِ‬            ‫ِ‬
‫ِ‬                                      ‫ِ ِ‬
‫اما این همه ماجرا نیست چون بسیاری روشنفکران و فعاالن سیاسی که همین مدعیات را در مبانی نظری خود فریاد می‌زنند، در عمل از هر مرتجع‬
                                                                                 ‫ِ‬                                             ‫ٔ‬
‫انحصارگرایی، انحصارطلبانه ، خود مرکزبینانه و خود بزرگ‌بینانه‌تر عمل می‌کنند. یک تأمّل ساده در فضای فعالیت‌های فکری، سیاسی، زنان، احزاب،‬
‫نهادهای مدنی، و... در جامعه ما بوی ناخوشایند و آزاردهندهٔ خصایص یادشده را به مشام می‌رساند. مبانی معرفتی، شدیداً الزم است اما کافی نیست، و از‬
                                            ‫ِ‬                                 ‫ِ‬                                   ‫ٔ‬
                           ‫سویی دیگر، تمرین و تربیت و وجودِ خود کنترلی‌های قوی و درونی، نقش مهم‌تری در شکل‌گیری منش‌های یاد شده دارد.‬
                                                   ‫ِ‬                      ‫ِ‬
              ‫ِ ِ‬
‫این موضوع، نکته‌ای است که روشنفکران ما کمتر بدان توجه داشته‌اند. درحالی‌که تاریخ معاصرِ ما نمونه‌های فراوانی از اثرگذاری جدی منش‌های افراد‬
                                                           ‫ِ‬                                           ‫ِ‬
‫در ایجادِ اشکاالت و نیز ناکامی بسیاری از فعالیت‌های سیاسی و مدنی داشته است ( توجه به روحیات و منش افرادی چون شیخ فضل‌الله نوری و رابطه‬
                                         ‫ِ‬                                                                        ‫ِ‬
                                            ‫ِ‬                                                ‫ِ‬                                         ‫ِ‬
‫و نسبت او با دیگر علما، جدا از طرزِ تفکرش، در دوران مشروطیت، احسان‌الله خان و خالو قربان در جنبش جنگل، آیت‌الله کاشانی، مظفّر بقایی، حسین‬
‫مکی و... در نهضت ملی، ویژگی‌ها و روحیات افرادِ مؤثر در احزاب گوناگون راست و چپ و مذهبی و غیرِ مذهبی در انقالب اسالمی و جمهوری اسالمی، و‬
                                                                            ‫ِ‬       ‫ِ‬                   ‫ِ‬                    ‫ِ‬
                                                                                                                    ‫ِ ِ‬
                      ‫نیز دقت در مناسبات درونی احزاب، انجمن‌های دانشجویی، نهادهای زنان و... در جامعه کنونی ما می‌تواند بسیار روشن‌گر باشد ).‬
                                                        ‫ٔ ِ‬
‫در تاریخ علم و اندیشه بشری نیز ما نمونه‌های زیادی را از فردگرایی‌ها و رقابت‌ها و حسادت‌های فردی مشاهده می‌کنیم ( مانندِ برخوردِ اگوست کُنت‬
                                                                                                                       ‫ٔ‬            ‫ِ‬
‫و سن‌سیمون، یونگ و فروید، سوروکین و پارسونز و...   ). همان‌گونه که در تاریخ دینی و در میان حواریون و صحابه بزرگ پیامبران نیز ردِ پاها و عالئم‬
‫ِ‬                             ‫ٔ ِ‬                  ‫ِ‬              ‫ِ‬                                                                        ‫َ‬
                                 ‫ِ‬                                                                                              ‫ِ‬
‫مهمی از دخالت روحیات و منش‌های افراد، حتی در حوزهٔ فعالیت‌های دینی و عقیدتی مشاهده می‌شود ( مانند روابط پولس و پطرس و یعقوب، علی و‬         ‫ّ‬
‫عمر و طلحه و زبیر و عایشه و...   ) این همه نشان‌گرِ آن است که در تمامی انواعِ فعالیت‌های بشری اعم از دینی، سیاسی، علمی، اقتصادی و...؛ به هرحال‬
                                                                         ‫ِ‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬         ‫5‬         ‫‪Next‬‬                               ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫این "انسان"‌ها هستندکه بازیگر و مؤثرند. هرچند تجربه تاریخی بشر از طریق تأسیس نهادها و طراحی قواعد و قوانین و رویه‌ها سعی کرده است از نقش‬
  ‫ِ‬                                             ‫ِ‬                 ‫ِ‬       ‫ِ‬          ‫ِ‬      ‫ٔ‬
            ‫ِ‬          ‫ِ‬                                                        ‫ِ‬
 ‫این عنصر بکاهد، اما با این وجود هنوز ( و همواره ) این نقش به صورت پُر رنگ و اثرگذاری باقی مانده است ( نقش استالین در حزب کمونیست شوروی با‬
                                       ‫ِ‬
‫وجودِ جمعی بودن کار و نقش میتران در حزب سوسیالیست فرانسه، دو نمونه مختلف از این اثرگذاری‌هایند ). حال در جامعه‌ای چون جامعه ما که نه نهادِ‬
                ‫ٔ‬                                                          ‫ٔ‬             ‫ِ‬           ‫ِ‬               ‫ِ‬         ‫ِ‬
 ‫مستحکمی دارد و نه قوانین و رویه‌های محکمی، این تأثیر دو چندان می‌شود و بدین‌خاطر است که بازرگان و معدود انسان‌هایی هم‌چون او، از اندیشه‌ها‬
                                                       ‫و نحله‌های مختلف، همواره می‌توانند در زمان خود مؤثر باشند و پس از خود، الگو و الهام بخش.‬
                                                                                                      ‫ِ‬
‫بازرگان در حوزهٔ فعالیت فکری و اندیشگی و دینی نیز اخالقیات به یاد ماندگاری داشت. یکی از مواردِ مهم در این حوزه، شجاعت و جسارت جمع‌بندی،‬
             ‫ِ‬                                                                   ‫ِ‬                                      ‫ِ‬
‫نوآوری و مهم‌تر از همه ابرازِ صریح و آشکارِ آن با دیگران و همگان بود. ـ شاید در این رابطه دکتر علی شریعتی در تاریخ معاصرِ ما بی‌نظیر باشد. صراحت و‬
                                 ‫ِ‬
                                              ‫ِ‬
‫شجاعت او در طرح آراء و عقایدِ مسئله‌برانگیز، اما روشن‌گر و پیش‌برنده‌اش، او را به مثابه یک الگوی بزرگ الهام بخش ظاهر می‌سازد ـ . اخالقیات مهندس‬
        ‫ِ‬                                                     ‫ٔ‬                                                                 ‫ِ‬          ‫ِ‬
‫بازرگان نیز در این حوزه بسیار قابل توجه و مشهود است. شهامت او در طرح برخی مسائل فکری ( مثالً در نقدِ نحوهٔ تدوین قرآن 3 و یا مقوله نسبت دین‬
     ‫ٔ ِ‬                     ‫ِ‬                              ‫ِ‬          ‫ِ‬           ‫ِ‬                          ‫ِ‬
‫و خدا و آخرت 4 ) برای برخی روشنفکران امروزی ما و به ویژه روشنفکران مذهبی ( در ایران و جامعه عرب که بیشترِ عمرشان را به‌خاطرِ عافیت‌جویی‌ها‬
                                                  ‫ٔ‬                       ‫ِ‬                       ‫ِ‬      ‫ِ‬
                  ‫ِ‬
‫و مصلحت‌اندیشی‌های فردی در خارج از کشور می‌گذرانند ) می‌تواند بسیار درس‌آموز و الهام بخش باشد. صداقت، شجاعت و سماجت بازرگان، علی‌رغم‬
‫ِ‬
‫میانه‌روی و محافظه‌کاری‌اش در حوزه‌های مختلف، امری بارز و برجسته در زندگی اوست. یک نمونه مهم در زندگی سیاسی وی پیشنهادِ او برای به‬
                         ‫ِ‬     ‫ِ‬                ‫ٔ‬               ‫ِ‬
                                                                                         ‫ِ‬                 ‫ِ‬
                                                                         ‫رفراندوم گذاشتنِ "جمهوری دموکراتیک اسالمی" در اَوان انقالب می‌باشد.‬
                                                                                                                      ‫ِ‬
       ‫ِ‬     ‫ِ‬              ‫ِ‬           ‫ِ‬           ‫ِ‬                                                 ‫ِ‬
‫جو زده نبودن بازرگان نیز خصوصیت برجسته‌ای است که همگان از آن یاد کرده‌اند. مواضع او در دوران گروگان‌گیری دست‌اندرکاران سفارت آمریکا‬
                                                                                                                          ‫ِ‬           ‫َ‬
‫در تهران یکی از نمونه‌های این امر است. حضورِ او در دادگاهِ امیر انتظام و شهادت او بر بی‌گناهی سخن‌گوی دولت اش، درحالی‌که ما نمونه‌های زیادی‬
                                      ‫ِ‬        ‫ِ‬                ‫ِ‬
                                  ‫ِ‬               ‫ِ‬                                                           ‫ِ‬
‫از بی‌مسئولیتی افراد و مقامات حزبی و دولتی در شانه‌خالی‌کردن از مسئولیت پذیری در دوران به سختی افتادن زیردستان و همکاران در ذهن داریم،‬
                                                                                                                              ‫ِ‬

‫‪Print‬‬     ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬         ‫6‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬         ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬
                                                                                                             ‫نمونه دیگری از خُلقیات بازرگان است.‬
                                                                                                                                           ‫ٔ‬
                                                   ‫ِ‬                                   ‫ٔ‬             ‫ِ‬                  ‫ٔ‬  ‫ِ‬
‫تسامح و تعادل و ثبات روحیه آرام و ایرانی بازرگان نمونه مهم و درس‌آموزِ دیگری از مَشی و مَنش بازرگان است. ـ شاید یک نقد بر مشی و منش‬
  ‫ِ‬
                ‫ِ‬                                                                                                 ‫ِ‬
‫بسیار متسامح بازرگان در نحوهٔ روابط او با چپ‌ها ( چه مذهبی و چه به‌طـورِ برجسته‌تر چپ‌های غیرِ مذهبی ) باشد. ضـدیت و حتی نفرت او از اندیشه‬
‫ٔ‬                                                                                                                                     ‫ِ‬
                   ‫ِ‬       ‫ّ‬               ‫ِ‬                                               ‫ِ‬
‫چپ ( و البته نه لزوماً افراد و فعاالن چپ که بعضاً خاطرات مثبتی از بازرگان داشته‌اند ) گاه باعث می‌شد مواضع سیاسی او تا حدی تحت تأثیر قرار گیرد.‬
                                                                                                                      ‫ِ‬
              ‫ِ ِ‬
‫هر چند در این رابطه نیز او از دایرهٔ انصاف فاصله‌ای نمی‌گرفت اما از تسامح کمتری نسبت به دیگر مواضع او برخوردار بود ( مانند تفاوت موضع او نسبت به‬
                                                  ‫ِ‬                          ‫ِ‬
            ‫ٔ‬                  ‫ِ‬                                                                                              ‫ِ‬
‫ماجرای موسوم به انقالب فرهنگی با ماجرای گروگان‌گیری، عدمِ حضورِ نیروهای رادیکال در دولت و شورای انقالب، سخنرانی او در زنجان در دهه فجرِ سال‬
    ‫06 همراه با نظرات شدیدِ ضدچپ و...  ). اما او در این رابطه نیز در مجموع کارنامه قابل قبول‌تری نسبت به دیگران و به‌ویژه خودِ چپ‌ها در ایران دارد.‬
                                                                ‫ٔ ِ‬                                                               ‫ِ‬
‫اینک جامعه ما، و به ویژه نسل جوان آن، در زمانه بحران انگیزه‌اند. یکی از راهکارهای مواجهه با بحران انگیزه، طرح الگوهای عملی و عینی است.‬
                              ‫ِ‬            ‫ِ‬                                           ‫ٔ ِ‬                ‫ِ ِ‬                     ‫ٔ‬
‫مصدق، بازرگان، طالقانی و... از این دست الگوهایند. مداومت و استمرارِ این الگوها پاد زهرِ ناامیدی و یأس است. این بزرگان در دوران طوالنی و پرفراز و‬
                   ‫ِ‬                                                                                                                           ‫ّ‬
‫نشیب زندگی‌شان با سرباالیی‌ها و سرپایینی‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌های مختلفی مواجه شده‌اند. نسل جدیدِ فعاالن فکری ـ سیاسی ما که عمدتاً برخاسته‬
                      ‫ِ‬                ‫ِ‬          ‫ِ‬                                                                                  ‫ِ‬       ‫ِ‬
‫از جنبش دانشجویی‌‌اند از اواخرِ دهه هفتاد به بعد اولین سرباالیی سیاسی در زندگی خود را تجربه می‌کنند. نسل میان سالی چون ما، برای دومین بار‬
                                    ‫ِ‬                          ‫ِ‬                  ‫ِ‬                           ‫ٔ‬                          ‫ِ‬
‫شاهدِ این تجربه است ( چون یک‌بار نیز در نخستین دههْ پس از سه سال نخستین پیروزی انقالب آن را تجربه کرده است ). اما نسل بازرگان و طالقانی‬
                   ‫ِ‬                                      ‫ِ‬      ‫ِ‬        ‫ِ‬
‫ِ‬          ‫ِ ِ‬                       ‫ِ‬
‫سه بار این تجربه را از سر گذرانده بود ( چون آنها قبالً نیز سرباالیی نفس‌گیر و دشوارِ دهه 04 و 05 را پس از حرکت پرشتاب و پرنشاط نهضت ملّی شدن‬
                                                            ‫ٔ‬                      ‫ِ‬
‫ِ ٔ‬                     ‫ِ‬           ‫ِ‬                                   ‫ِ‬
‫نفت، پشت‌سر گذاشته بودند ). هرکدام از این سرباالیی‌ها، پس از یک حرکت شتاب‌دار، موفق، بانشاط ( چون نهضت ملی، انقالب اسالمی، اصالحات دهه‬
‫07 ) اتفاق افتاده است. در هریک از این سرباالیی‌ها دشواری‌ها و گره‌های فکری، سیاسی، استراتژیک، تشکیالتی گوناگونی رخ نمایانده است. یکی از این‬
                                         ‫ِ‬
‫دشواری‌ها ناامیدی و یأس، فرار و انزوا، و بحران انگیزه است. اما بوده‌اند و هستند کسانی که از این دشواری‌ها سربلند و با نشاط عبور کرده‌اند. بازرگان‬
                                                                                                   ‫ِ‬

‫‪Print‬‬     ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬         ‫7‬          ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬         ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ّ‬                        ‫ِ‬           ‫ِ‬
                                              ‫یک نمونه از آن‌هاست. روحیه پی‌گیر، مداوم و با ثبات او برای نسل جدید الگوی درس‌آموزِ مهمی است.‬
                                                                                                                 ‫ٔ‬
‫شریعتی در یک دوره که مخاطبان او از وی انسان‌هایی بر طرازِ اندیشه و نمونه‌هایی عینی و ملموس می‌خواستند از "حسن و محبوبه" یاد کرد 5.‬
                                                                                                        ‫ِ‬
‫امروزه نیز نسل بی‌الگوی ما حسن و محبوبه خود را می‌طلبد. متأسفیم و شرم‌ساریم که حسن و محبوبه این نسل، که متفاوت از نسل دهه‌های 05 و 06‬
                   ‫ِ‬                        ‫ٔ‬                                                      ‫ٔ‬                         ‫ِ‬
‫است، را باید هم‌چنان مهندس بازرگان معرفی کنیم. روشنفکران و معلّمان این نسل باید به واکاوی اندیشه‌ها و خودکاوی رفتارشان بپردازند که چرا نه‬
                            ‫ِ‬                   ‫ِ‬                      ‫ِ‬
‫خود توانسته‌اند الگو شوند و نه الگوی برجسته‌ای تربیت کرده‌اند.6 اما الگوی بازرگان نیز به شدت معاصر و ملموس، هم‌سنخ گفتمان غالب در اندیشه و‬
                  ‫ِ‬       ‫ِ‬                                          ‫ِ‬
                                                                                              ‫مشی کنونی و نیز هم‌چنان برجسته و راه‌گشاست.‬
                                                                                                                                      ‫ِ‬
                                                                                                                                      ‫ِ‬
‫اخالقیات مهندس بازرگان، هر چند از نوعِ خاصی از مذهبی بودن او نیز نشأت می‌گرفت، اما نمی‌توان آن را به این عامل فروکاست. آن‌چه بازرگان را،‬
                                                                                  ‫ِ‬
‫علی‌رغم همه انتقادهایی که به او وارد می‌کنند، موردِ احترامِ دوست و رقیب و دشمن قرار داد، اخالقیات او بود، نه لزوماً مذهبی بودن‌اش. در این حوزه‬
                                                 ‫ِ‬                                                                                    ‫ِ ٔ‬
‫اخالقیات، فراتر از اعتقادات می‌نشیند. اما مطرح بودن و جدی شدن الگوی اخالقی امثال بازرگان نشان‌گرِ آن است که بزرگان و رهبران فکری و سیاسی‬
‫ِ‬                 ‫ِ‬                                           ‫ِ ِ‬                   ‫ِ‬
‫جامعه ما، با هر نحوهٔ تفکر و هر مَشی سیاسی که دارند، در حوزهٔ رفتار و مَنش فردی دقت و سخت‌گیری بیشتری بر خود داشته باشند و نسل جدیدِ ما‬
          ‫ِ‬                                     ‫ِ‬                        ‫ِ‬                                      ‫ِ‬                            ‫ٔ‬
 ‫ِ‬                                ‫ِ‬
‫را بی الگو و کم الگو نگذارند. در جامعه‌ای که عقل عملی، قوی‌تر و مؤثرتر از عقل نظری است، " اعتبارِ"عملی از "حقّانیت" فکری و سیاسی و نظری نقش‬
                                                                       ‫ِ‬                           ‫ِ‬
‫برجسته‌تری دارد. اعتبار نیز از محک و آزمون عملی، نه صرفاً نظری، برمی‌خیزد. همگان و از جمله دوستان و همفکران بازرگان، نباید به هیچ بها و بهانه‌ای‬
                                     ‫ِ‬                                                                  ‫ِ‬
                ‫ِ‬
‫این اعتبار را با چیزِ دیگری معاوضه کنند. در آیندهٔ ایران نیز همین اعتبارها هستند که نقش‌آفرینی‌های بزرگ و ملی، برای کسب و حفظ آزادی، عدالت‬
                                        ‫و منافع ملی خواهد داشت. این اعتبار را باید در و برای "متن" هزینه کرد، نه برای "پاورقی"های کم‌اثر و کم عمر.‬
                                                                                                                                           ‫ِ‬
‫برای نسل امثال من که در اندیشه و مشی نیز همیشه تفاوت‌هایی، در عین اشتراکاتی، با بازرگان داشته است ( و شاید زبان حال ما در نسبت با این‬
                  ‫ِ ِ‬                                               ‫ِ‬                                                  ‫ِ ِ‬
                                ‫ِ‬                ‫ِ‬                                     ‫ِ‬
‫بزرگ همیشه این بوده است که "کجا دهد این باده کفاف مستی ما"  )، اما، در حوزهٔ منش و روش رفتارِ فردی، نسل ما نیز ـ که فداکاری‌های فراوانش‬

‫‪Print‬‬     ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬         ‫8‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬         ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬
‫در زندان‌ها و جبهه‌ها بازرگان را نیز به احترام وامی‌داشت ـ باید با احترام و هم‌دلی و صمیمیت یک درس‌آموز از یک الگو و معلم به او بنگرد و بیاموزد و‬
                                                                                                                                       ‫عمل کند.‬




‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                            ‫‪Prev‬‬        ‫9‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬         ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ضمن تأکید بر منش آ ‌ها را م ‌رساند.‬
         ‫ی‬        ‫ِ ن‬                        ‫2 ـ در این رابطه م ‌توان به مقـاله "طالقانی،‬
                                                        ‫ٔ‬            ‫ی‬                                  ‫1 ـ ب ‌طورِ نمونه م ‌توان به :‬
                                                                                                                 ‫ی‬             ‫ه‬
                                             ‫نمادی از رادیکالیسم پویای واق ‌گرا"‬
                                                 ‫ع‬               ‫ِ‬
‫6 ـ برای من مایه تأسف بود وقتی که‬
                       ‫ٔ‬                     ‫( کار مشترک نگارنده و تقی رحمانی ) در‬          ‫شصت سال خدمت و مقاومت (خاطرات‬
‫شنیدم یکی از طرفداران پروپاقرص یکی از‬
       ‫ِ‬           ‫ِ‬                                  ‫ایران فردا شمارهٔ 63 مراجعه کرد.‬      ‫مهندس مهدی بازرگان در گفتگو با سرهنگ‬
‫روشنفکران مطرح معاصرِ ما در آلمان پس از‬
                         ‫ِ ِ‬                                                                          ‫نجاتی)، انتشارات رسا (5731).‬
‫دیدار و گفتگو با معلم و مرادش، به اطرافیان‬   ‫3 ـ به مقاله هال ‌گرایی و هال ‌زدایی در‬
                                                     ‫ه‬            ‫ٔ ه‬
   ‫خود گفته بود "ای کاش نم ‌دیدمش".‬
             ‫ی‬                                     ‫ِ‬
                                             ‫مواجهه با متون مقدس ( واکاوی برخی‬
                                                                    ‫ِ‬                       ‫در تکاپوی آزادی (سیری در زندگی، آثار‬
                                             ‫از ابعادِ میراث قرآ ‌شناسی بازرگان) در‬
                                                          ‫ِ‬    ‫ِ ن‬                          ‫و افکار مهندس مهدی بازرگان)، حسن‬
                                             ‫ویژ ‌نامه شرق (دی ماه 4831) مراجعه‬
                                                                             ‫ه ٔ‬               ‫یوسفی اشکوری، انتشارات قلم (6731).‬
                                                                               ‫شود.‬
                                                                                            ‫زندگ ‌نامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان،‬
                                                                                                                            ‫ی‬
                                             ‫4 ـ متأسفانه این موضوع موردِ بدفهم ‌های‬
                                                 ‫ی‬                                                   ‫سعید برزین، نشر مرکز (4731).‬
                                             ‫گوناگون قرار گرفت. در این رابطه به مقاله‬
                                             ‫ٔ‬
                                                                                            ‫راه بازرگان، محمود حکیمی، انتشارات قلم‬
                                                      ‫ِ‬
                                             ‫آقای محمد بست ‌نگار در کتاب دین و‬
                                                                    ‫ه‬
                                                                                                                        ‫(3831).‬
                                             ‫حکومت (مجموعه سخنران ‌های انجمن‬
                                             ‫ِ‬           ‫ی‬
                                             ‫اسالمی مهندسان در رابطه با این نظریه‬
                                             ‫ٔ‬                                 ‫ِ‬            ‫مجله ایران فردا شمار ‌های 51 و 61 و 32‬
                                                                                                             ‫ه‬                ‫ٔ‬
                                                        ‫مهندس بازرگان) مراجعه شود.‬          ‫و روزنام ‌های گوناگون در دوران وفات او‬
                                                                                                                         ‫ه‬
                                                                                            ‫و نیز سا ‌مر ‌هایش در 03 دی هر سال،‬
                                                                                                                    ‫ل گ‬
                                             ‫5 ـ حسن و محبوبه در داستان شریعتی هر‬
                                                        ‫ِ‬
                                                                                                                     ‫مراجعه نمود.‬
                                             ‫ه ِ‬
                                             ‫دو معلم و آموزگارند. همین امر فاصل ‌گذاری‬
                                             ‫شریعتی با مشی حسن و محبوبه واقعی،‬
                                                    ‫ٔ‬                ‫ِ‬
‫‪back‬‬


‫‪Print‬‬      ‫‪search‬‬                                   ‫‪Prev‬‬         ‫01‬          ‫‪Next‬‬                      ‫‪Home‬‬          ‫‪Full‬‬        ‫‪Exit‬‬

Más contenido relacionado

Destacado (7)

انتظار عليه انتظار
انتظار عليه انتظارانتظار عليه انتظار
انتظار عليه انتظار
 
نکاتي درباره سخنراني هابرماس
نکاتي درباره سخنراني هابرماسنکاتي درباره سخنراني هابرماس
نکاتي درباره سخنراني هابرماس
 
موسیقی زیر زمینی: پدیده‌ای بنام نامجو
موسیقی زیر زمینی: پدیده‌ای بنام نامجوموسیقی زیر زمینی: پدیده‌ای بنام نامجو
موسیقی زیر زمینی: پدیده‌ای بنام نامجو
 
انتخابات 1385 شوراها
انتخابات 1385 شوراهاانتخابات 1385 شوراها
انتخابات 1385 شوراها
 
بباشیم در پیش آذر بپای
بباشیم در پیش آذر بپایبباشیم در پیش آذر بپای
بباشیم در پیش آذر بپای
 
دروازه‌هاي گوناگون شهر يوسف
دروازه‌هاي گوناگون شهر يوسفدروازه‌هاي گوناگون شهر يوسف
دروازه‌هاي گوناگون شهر يوسف
 
زنان سرنوشت‌شان را به سختي رقم مي‌زنند
زنان سرنوشت‌شان را به سختي رقم مي‌زنندزنان سرنوشت‌شان را به سختي رقم مي‌زنند
زنان سرنوشت‌شان را به سختي رقم مي‌زنند
 

Similar a الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی

بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيکانون آرمان شریعتی
 
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیاصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیکانون آرمان شریعتی
 
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري دينيسوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري دينيکانون آرمان شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیکانون آرمان شریعتی
 
وظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایران
وظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایرانوظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایران
وظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایرانSeyed Mohammad Hassan Hosseini
 
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسيرويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسيکانون آرمان شریعتی
 

Similar a الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی (20)

درباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکريدرباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکري
 
کدام مطهري؟
کدام مطهري؟کدام مطهري؟
کدام مطهري؟
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
 
کدامین ذهنیت؟
کدامین ذهنیت؟کدامین ذهنیت؟
کدامین ذهنیت؟
 
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آوارهآگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
 
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیاصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
 
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري دينيسوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 
نسبت ناموزون منافع و بينش
نسبت ناموزون منافع و بينشنسبت ناموزون منافع و بينش
نسبت ناموزون منافع و بينش
 
انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!
انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!
انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!
 
چه بايد کرد؟
چه بايد کرد؟چه بايد کرد؟
چه بايد کرد؟
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
 
پروژه بازسازي
پروژه بازسازيپروژه بازسازي
پروژه بازسازي
 
رفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرمرفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرم
 
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيکگسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
 
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوریمصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
 
وظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایران
وظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایرانوظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایران
وظایف و مسیولیت های معلمان و اساتید دانشگا ههای ایران
 
ديالکتيک حوزه عمومي و دولت
ديالکتيک حوزه عمومي و دولتديالکتيک حوزه عمومي و دولت
ديالکتيک حوزه عمومي و دولت
 
انقلابِ فرهنگي نرم
انقلابِ فرهنگي نرمانقلابِ فرهنگي نرم
انقلابِ فرهنگي نرم
 
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسيرويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
رويکرد مثبت نوگرايان ديني به سوسيال دموکراسي
 

Más de کانون آرمان شریعتی

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيکانون آرمان شریعتی
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستکانون آرمان شریعتی
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامکانون آرمان شریعتی
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدکانون آرمان شریعتی
 

Más de کانون آرمان شریعتی (20)

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
 
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحمانيدرمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی   تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی   تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 
کدام روشنفکر
کدام روشنفکرکدام روشنفکر
کدام روشنفکر
 
من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنممن اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم
 
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زداییپروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
 
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیکدر میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
 
توسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيرانيتوسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيراني
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
 
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفرزبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
 
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زنقرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
 
معرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآنمعرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآن
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
 

الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی

  • 1. ‫‪sco‬‬ ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬ ‫ی‬ ‫ی الگوی‬ ‫گوی بازرگان، در زمانۀ ب‬ ‫ال‬ ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬ ‫رضــا عليجاني‬ ‫0101‬ ‫شماره مقالـه :‬ ‫01‬ ‫تعـداد صفحـه :‬ ‫50/78‬ ‫آخرین بررسی :‬ ‫0000‬ ‫تاريــخ تحـرير :‬ ‫‪www.shandel.org‬‬ ‫موضـوع : نگاهی به مختصات و ویژگ ‌های فکری و فردی مهندس مهدی بازرگان‬ ‫ی‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫1‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 2. ‫الگوی بازرگان، در زمانه بی‌الگویی‬ ‫ٔ‬ ‫بسیاری از روشنفکران و فعالین جامعه ما، گرایشی "کل‌گرا" دارند. آن‌ها، اعم از لیبرال فردگرا و رادیکال جمع‌گرا، همواره به مسائل بزرگ و کالن و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ٔ‬ ‫ماکروسکوپی اهمیت می‌دهند؛ اما واقعیت‌های زندگی اجتماعی، هر چند می‌توان برای آن مسائل عام و نیز مفهوم‌ها و کارکردهای کلی نیز در نظر گرفت،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫از مجموعه‌ای از مسائل ریز و خُرد تشکیل می‌شوند. یکی از این مسائل نیز منش‌های شخصی و اخالق و رفتارهای فردی آدمیان، و در این‌جا روشنفکران‬ ‫ِ‬ ‫و فعاالن سیاسی است. این‌جا جایی است که کمتر موردِ توجه آنها قرار گرفته است.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫بر این اساس، شاید آشنایی و یک دوره مطالعه آموزه‌های روان‌کاوی و روان‌شناسی رفتارگرا برای همه روشنفکران و فعاالن سیاسی جامعه ما الزم‬ ‫ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و ضروری باشد. این امر در جامعه ما که از عدمِ تفکیک نقش‌ها و عدمِ شکل‌گیری اقشار و طبقات اجتماعی و نیز فقدان نهادهای ریشه‌دار و پایدارِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫اجتماعی ـ سیاسی و... رنج می‌برد و به همین خاطر، نقش افراد و شخصیت‌ها در شکل‌گیری روندهای فکری و سیاسی و انحراف یا اعتالی آن دوچندان‬ ‫ِ‬ ‫می‌باشد، ضرورتی افزون‌تر می‌یابد.‬ ‫کارکردِ پراهمیت کاریزما ( در سطوح مختلف ) و منش و اخالق فردی نخبگان و رهبران و نیز تأثیرِ فوق‌العادهٔ نحوهٔ برخوردها و روابط شخصی بین این‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نخبگان و سرکردگان در روندهای فکری و سیاسی، نمونه دیگری است برای توجه و تأکید بر مطالعات میکروسکوپی و از جمله روان‌کاوی و رفتارشناسی‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ِ‬ ‫اخالقی و منش فردی دست‌اندرکاران حوزهٔ فرهنگ، سیاست و.غیره.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫از سوی دیگر یکی از مشکالت کنونی بستر و فضای فکری ـ سیاسی منتقد و ترقّی‌خواه در جامعه ایران، در سطوح گوناگونی هم‌چون فعاالن روشنفکری،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫حزبی، دانشجویی، زنان، نهادهای غیرِ دولتی، مدنی و...؛ مشکل روابط فردی، بحران انگیزه و... است و یکی از برجسته‌ترین مسائل در این رابطه، فقدان‬ ‫الگوهای برجسته و مقبول می‌باشد.‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫2‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 3. ‫یکی از خوش‌شانسی‌های نسل‌های پیشین، بهره‌مندی آنان از الگوی برجسته رفتاری و‌ اخالقی ـ هم‌چون مصدق، طالقانی، شریعتی، حنیف‌نژاد، اَرانی،‬ ‫ّ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫فاطمی، ملکی و... ـ برای تأسی به آنها و الهام و الگوگیری از منش و شخصیت شان بوده است.‬ ‫ِ‬ ‫با این دو مقدمه به نظر می‌رسد مرحوم بازرگان نمونه و الگوی مناسبی هم برای این نوع مطالعات و هم برای درس‌آموزی و الهام‌گیری از یک نمونه‬ ‫ٔ‬ ‫معاصر، ملموس و در دسترس می‌باشد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مهندس بازرگان به خاطرِ ورود و فعالیت در حوزه‌های مختلف فکری و دینی، سیاسی و حزبی، دانشگاهی و شغلی و... و به علت حضور در عرصه‌های‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مختلف اجتماعی و مدنی، قدرت و حاکمیت و...، و به ویژه به‌خاطرِ عمرِ طوالنی‌اش که امکان این تبلورهای مختلف و متنوع و نیز تجربه‌اندوزی و به‌کارگیری‬ ‫ِ‬ ‫آنها در حوزه‌های گوناگون را داشت؛ واجدِ اخالقیات شناخته شده‌ای برای همگان در بسترهای گوناگون است. همین امر از او هم یک نمونه مطالعاتی‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مناسب در حوزهٔ اخالق و رفتارِ عملی و هم یک الگوی مناسب برای الهام‌گیری و الگویابی، در زمانه‌ای که از بی‌الگویی رنج می‌برد، می‌سازد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫بازرگان حضوری پُر رنگ در حوزهٔ مدنی ( حوزهٔ حدِ واسط میان خانواده و شهروندان ـ قدرت و حاکمیت ) داشت. بخش اعظمی از زندگی طوالنی‬ ‫بازرگان در این حوزه گذشته است. تمامی فعالیت‌های فکری و دینی او و بیشترِ قریب به اتفاق فعالیت سیاسی‌اش ( به جز مقطع کوتاهِ در قدرت بودن )‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫را حضور در همین عرصه تشکیل می‌دهد.‬ ‫زندگی نامه‌ها و خاطرات‌گویی‌های فراوانی که از بازرگان وجود دارد 1 بیان‌گرِ روحیه فروتنی، تسامح، گذشت و بزرگواری، عدمِ خود مرکزبینی و‬ ‫ٔ‬ ‫خود بزرگ‌بینی، عدمِ سهم‌جویی‌های رایج و تقدمِ خود بر دیگران، مشارکت‌جویی و حضورِ جمعی و پرهیز از انزوا و تک روی، جدیت و پی‌گیری و‬ ‫ِ ِ‬ ‫مسئولیت‌پذیری، نظم و وظیفه‌شناسی، پشت‌کار و خستگی‌ناپذیری، قدردانی و به نظرآوردن تالش‌ها و خوبی‌های دیگران و... در اخالقیات فردی وی، در‬ ‫ِ‬ ‫حضورِ پر رنگ‌اش در حوزهٔ مدنی است. ذکرِ مثال‌ها و نمونه‌هایی برای هر یک از مواردِ مهم باال، که در البه‌الی زندگی نامه و خاطرات فراوانی که از وی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نقل شده است، هم به شدت بر حجم مطلب خواهد افزود و هم به علت نقل شدن آنها در نشریات و یادنامه‌های گوناگون تکراری خواهد بود.‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫3‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 4. ‫ِ‬ ‫اما جالب است که بیشترِ زندگی‌نامه‌ها و خاطراتی که از وی در کتب و نشریات منعکس شده است، مکث و تأمّل قابل توجه‌ای بر خصوصیات فردی و‬ ‫ّ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اخالقی وی کرده است تا آن‌جا که از وی به عنوان "یک ایرانی اصیل" یاد شده است. ضمن اینکه این توجه و تأکید از سوی افرادی با گرایشات گوناگون‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫فکری ـ سیاسی نقل شده است. ( از جالل‌الدین فارسی تا عمویی و پیروز دوانی ). و نمونه‌های یادشده نیز از موارد و عرصه‌ها و جایگاه‌های مختلفی از‬ ‫ّ‬ ‫زندگی بازرگان نقل شده‌اند ( از حوزهٔ سیاسی تا خانوادگی، از زندان تا نخست‌وزیری و قدرت و حشمت ).‬ ‫ِ‬ ‫اخالقیات بازرگان در دوران حضورِ در قدرت، قدرتی که مانندِ تیزاب سلطانی، اخالقیات افرادِ بسیاری با مدعیات گوناگون را دگرگون ساخته و می‌سازد‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و انسان‌های زیادی را از اوج عزت به حضیض ذلّت و نفرت می‌کشاند؛ نمونه و دلیل محکمی برای استحکام و ثبات روحیات و مَنش فردی وی در طول‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عمر است. تمامی مؤلِّفه‌های باال در این دوره نیز بی‌کم وکاست دیده می‌شود. شاید، یک مورد از بقیه مهم‌تر باشد و آن خروج داوطلبانه بازرگان از قدرت‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در زمانه‌ای است که بسیاری از فعاالن سیاسی و نیز مدعیان اخالق، اسب‌شان را به شدت برای کسب و انحصارِ قدرت، به هر طریق و به هر قیمت زین‬ ‫ّ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫کرده بودند. بازرگان این خروج را "عروسی دوم" خود خواند. او وقتی دید که نمی‌تواند با حفظ افکار، پرنسیب‌ها و ارزش‌های خود در حوزهٔ قدرت حضور‬ ‫ِ‬ ‫داشته باشد از آن فاصله گرفت.‬ ‫زندگی امثال مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیت‌ الله طالقانی نشان و نمونه‌ای از نوعِ خاصی از سیاست ورزی است. هر چند بازرگان و سحابی به‬ ‫ِ ِ‬ ‫2‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫لحاظ تفکر میانه‌رو و لیبرال و طالقانی رادیکال و عدالت‌خواهِ دموکرات است، اما هر دو نوع، در مَشی و مَنش سیاسی خود واقع‌گرا و معتدل‌‌اند.‬ ‫ِ‬ ‫این تبار و این نمونه‌ها نمادی از نحوهٔ "سیاست‌ورزی اخالقی" است. آنها نشان داده‌اند که هم می‌توان یک عنصرِ سیاسی واقع‌گرا و غیرِ رمانتیک، و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫هم فردی سیاست ورز اما غیرِ سیاست باز و مدافع و تبلورِ آرمان‌گرایی اخالقی در این عرصه بود. آنها نشانه‌ها و عالئم راهی‌اند که سیاست ورزی خود را‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫از رادیکالیسم افراطی و آرمان‌گرا که گاه سر به ماجراجویی می‌زند، و پراگماتیسم بی‌اصول که در قدرت به فساد کشیده می‌شود و به پیمان‌ها و وعده‌ها‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫خیانت می‌ورزد و دست به عوام فریبی می‌زند، به وضوح جدا می‌کند.‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫4‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 5. ‫بازرگان در یک حوزه از فکر و مشی، و طالقانی در حوزهٔ متفاوتی از فکر و مشی، اما هر دو با منش خود، نشان دادند که می‌توان در سیاست ورزی نیز‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫به حقیقت، پرنسیب‌ها ، ارزش‌ها و سالمت و عزت نفس پایبند بود و این حقایق را برتر از هر مصلحتی و به ویژه "مصلحت حفظ قدرت" فردی و جمعی و‬ ‫نظام ِسیاسی مستقر و حاکم خود دانست. این امر ریشه در مبانی فکری تکثّرگرا و غیر ِانحصارطلبانه آنها دارد که حقیقت را منحصر در خود نمی‌دانند.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫اما این همه ماجرا نیست چون بسیاری روشنفکران و فعاالن سیاسی که همین مدعیات را در مبانی نظری خود فریاد می‌زنند، در عمل از هر مرتجع‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫انحصارگرایی، انحصارطلبانه ، خود مرکزبینانه و خود بزرگ‌بینانه‌تر عمل می‌کنند. یک تأمّل ساده در فضای فعالیت‌های فکری، سیاسی، زنان، احزاب،‬ ‫نهادهای مدنی، و... در جامعه ما بوی ناخوشایند و آزاردهندهٔ خصایص یادشده را به مشام می‌رساند. مبانی معرفتی، شدیداً الزم است اما کافی نیست، و از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫سویی دیگر، تمرین و تربیت و وجودِ خود کنترلی‌های قوی و درونی، نقش مهم‌تری در شکل‌گیری منش‌های یاد شده دارد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫این موضوع، نکته‌ای است که روشنفکران ما کمتر بدان توجه داشته‌اند. درحالی‌که تاریخ معاصرِ ما نمونه‌های فراوانی از اثرگذاری جدی منش‌های افراد‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در ایجادِ اشکاالت و نیز ناکامی بسیاری از فعالیت‌های سیاسی و مدنی داشته است ( توجه به روحیات و منش افرادی چون شیخ فضل‌الله نوری و رابطه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و نسبت او با دیگر علما، جدا از طرزِ تفکرش، در دوران مشروطیت، احسان‌الله خان و خالو قربان در جنبش جنگل، آیت‌الله کاشانی، مظفّر بقایی، حسین‬ ‫مکی و... در نهضت ملی، ویژگی‌ها و روحیات افرادِ مؤثر در احزاب گوناگون راست و چپ و مذهبی و غیرِ مذهبی در انقالب اسالمی و جمهوری اسالمی، و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫نیز دقت در مناسبات درونی احزاب، انجمن‌های دانشجویی، نهادهای زنان و... در جامعه کنونی ما می‌تواند بسیار روشن‌گر باشد ).‬ ‫ٔ ِ‬ ‫در تاریخ علم و اندیشه بشری نیز ما نمونه‌های زیادی را از فردگرایی‌ها و رقابت‌ها و حسادت‌های فردی مشاهده می‌کنیم ( مانندِ برخوردِ اگوست کُنت‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫و سن‌سیمون، یونگ و فروید، سوروکین و پارسونز و...   ). همان‌گونه که در تاریخ دینی و در میان حواریون و صحابه بزرگ پیامبران نیز ردِ پاها و عالئم‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مهمی از دخالت روحیات و منش‌های افراد، حتی در حوزهٔ فعالیت‌های دینی و عقیدتی مشاهده می‌شود ( مانند روابط پولس و پطرس و یعقوب، علی و‬ ‫ّ‬ ‫عمر و طلحه و زبیر و عایشه و...   ) این همه نشان‌گرِ آن است که در تمامی انواعِ فعالیت‌های بشری اعم از دینی، سیاسی، علمی، اقتصادی و...؛ به هرحال‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫5‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 6. ‫این "انسان"‌ها هستندکه بازیگر و مؤثرند. هرچند تجربه تاریخی بشر از طریق تأسیس نهادها و طراحی قواعد و قوانین و رویه‌ها سعی کرده است از نقش‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫این عنصر بکاهد، اما با این وجود هنوز ( و همواره ) این نقش به صورت پُر رنگ و اثرگذاری باقی مانده است ( نقش استالین در حزب کمونیست شوروی با‬ ‫ِ‬ ‫وجودِ جمعی بودن کار و نقش میتران در حزب سوسیالیست فرانسه، دو نمونه مختلف از این اثرگذاری‌هایند ). حال در جامعه‌ای چون جامعه ما که نه نهادِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مستحکمی دارد و نه قوانین و رویه‌های محکمی، این تأثیر دو چندان می‌شود و بدین‌خاطر است که بازرگان و معدود انسان‌هایی هم‌چون او، از اندیشه‌ها‬ ‫و نحله‌های مختلف، همواره می‌توانند در زمان خود مؤثر باشند و پس از خود، الگو و الهام بخش.‬ ‫ِ‬ ‫بازرگان در حوزهٔ فعالیت فکری و اندیشگی و دینی نیز اخالقیات به یاد ماندگاری داشت. یکی از مواردِ مهم در این حوزه، شجاعت و جسارت جمع‌بندی،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نوآوری و مهم‌تر از همه ابرازِ صریح و آشکارِ آن با دیگران و همگان بود. ـ شاید در این رابطه دکتر علی شریعتی در تاریخ معاصرِ ما بی‌نظیر باشد. صراحت و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫شجاعت او در طرح آراء و عقایدِ مسئله‌برانگیز، اما روشن‌گر و پیش‌برنده‌اش، او را به مثابه یک الگوی بزرگ الهام بخش ظاهر می‌سازد ـ . اخالقیات مهندس‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بازرگان نیز در این حوزه بسیار قابل توجه و مشهود است. شهامت او در طرح برخی مسائل فکری ( مثالً در نقدِ نحوهٔ تدوین قرآن 3 و یا مقوله نسبت دین‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و خدا و آخرت 4 ) برای برخی روشنفکران امروزی ما و به ویژه روشنفکران مذهبی ( در ایران و جامعه عرب که بیشترِ عمرشان را به‌خاطرِ عافیت‌جویی‌ها‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و مصلحت‌اندیشی‌های فردی در خارج از کشور می‌گذرانند ) می‌تواند بسیار درس‌آموز و الهام بخش باشد. صداقت، شجاعت و سماجت بازرگان، علی‌رغم‬ ‫ِ‬ ‫میانه‌روی و محافظه‌کاری‌اش در حوزه‌های مختلف، امری بارز و برجسته در زندگی اوست. یک نمونه مهم در زندگی سیاسی وی پیشنهادِ او برای به‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫رفراندوم گذاشتنِ "جمهوری دموکراتیک اسالمی" در اَوان انقالب می‌باشد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫جو زده نبودن بازرگان نیز خصوصیت برجسته‌ای است که همگان از آن یاد کرده‌اند. مواضع او در دوران گروگان‌گیری دست‌اندرکاران سفارت آمریکا‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫در تهران یکی از نمونه‌های این امر است. حضورِ او در دادگاهِ امیر انتظام و شهادت او بر بی‌گناهی سخن‌گوی دولت اش، درحالی‌که ما نمونه‌های زیادی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫از بی‌مسئولیتی افراد و مقامات حزبی و دولتی در شانه‌خالی‌کردن از مسئولیت پذیری در دوران به سختی افتادن زیردستان و همکاران در ذهن داریم،‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫6‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 7. ‫ِ‬ ‫نمونه دیگری از خُلقیات بازرگان است.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫تسامح و تعادل و ثبات روحیه آرام و ایرانی بازرگان نمونه مهم و درس‌آموزِ دیگری از مَشی و مَنش بازرگان است. ـ شاید یک نقد بر مشی و منش‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بسیار متسامح بازرگان در نحوهٔ روابط او با چپ‌ها ( چه مذهبی و چه به‌طـورِ برجسته‌تر چپ‌های غیرِ مذهبی ) باشد. ضـدیت و حتی نفرت او از اندیشه‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫چپ ( و البته نه لزوماً افراد و فعاالن چپ که بعضاً خاطرات مثبتی از بازرگان داشته‌اند ) گاه باعث می‌شد مواضع سیاسی او تا حدی تحت تأثیر قرار گیرد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫هر چند در این رابطه نیز او از دایرهٔ انصاف فاصله‌ای نمی‌گرفت اما از تسامح کمتری نسبت به دیگر مواضع او برخوردار بود ( مانند تفاوت موضع او نسبت به‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ماجرای موسوم به انقالب فرهنگی با ماجرای گروگان‌گیری، عدمِ حضورِ نیروهای رادیکال در دولت و شورای انقالب، سخنرانی او در زنجان در دهه فجرِ سال‬ ‫06 همراه با نظرات شدیدِ ضدچپ و...  ). اما او در این رابطه نیز در مجموع کارنامه قابل قبول‌تری نسبت به دیگران و به‌ویژه خودِ چپ‌ها در ایران دارد.‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫اینک جامعه ما، و به ویژه نسل جوان آن، در زمانه بحران انگیزه‌اند. یکی از راهکارهای مواجهه با بحران انگیزه، طرح الگوهای عملی و عینی است.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ٔ‬ ‫مصدق، بازرگان، طالقانی و... از این دست الگوهایند. مداومت و استمرارِ این الگوها پاد زهرِ ناامیدی و یأس است. این بزرگان در دوران طوالنی و پرفراز و‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫نشیب زندگی‌شان با سرباالیی‌ها و سرپایینی‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌های مختلفی مواجه شده‌اند. نسل جدیدِ فعاالن فکری ـ سیاسی ما که عمدتاً برخاسته‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫از جنبش دانشجویی‌‌اند از اواخرِ دهه هفتاد به بعد اولین سرباالیی سیاسی در زندگی خود را تجربه می‌کنند. نسل میان سالی چون ما، برای دومین بار‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫شاهدِ این تجربه است ( چون یک‌بار نیز در نخستین دههْ پس از سه سال نخستین پیروزی انقالب آن را تجربه کرده است ). اما نسل بازرگان و طالقانی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫سه بار این تجربه را از سر گذرانده بود ( چون آنها قبالً نیز سرباالیی نفس‌گیر و دشوارِ دهه 04 و 05 را پس از حرکت پرشتاب و پرنشاط نهضت ملّی شدن‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نفت، پشت‌سر گذاشته بودند ). هرکدام از این سرباالیی‌ها، پس از یک حرکت شتاب‌دار، موفق، بانشاط ( چون نهضت ملی، انقالب اسالمی، اصالحات دهه‬ ‫07 ) اتفاق افتاده است. در هریک از این سرباالیی‌ها دشواری‌ها و گره‌های فکری، سیاسی، استراتژیک، تشکیالتی گوناگونی رخ نمایانده است. یکی از این‬ ‫ِ‬ ‫دشواری‌ها ناامیدی و یأس، فرار و انزوا، و بحران انگیزه است. اما بوده‌اند و هستند کسانی که از این دشواری‌ها سربلند و با نشاط عبور کرده‌اند. بازرگان‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫7‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 8. ‫ّ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫یک نمونه از آن‌هاست. روحیه پی‌گیر، مداوم و با ثبات او برای نسل جدید الگوی درس‌آموزِ مهمی است.‬ ‫ٔ‬ ‫شریعتی در یک دوره که مخاطبان او از وی انسان‌هایی بر طرازِ اندیشه و نمونه‌هایی عینی و ملموس می‌خواستند از "حسن و محبوبه" یاد کرد 5.‬ ‫ِ‬ ‫امروزه نیز نسل بی‌الگوی ما حسن و محبوبه خود را می‌طلبد. متأسفیم و شرم‌ساریم که حسن و محبوبه این نسل، که متفاوت از نسل دهه‌های 05 و 06‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫است، را باید هم‌چنان مهندس بازرگان معرفی کنیم. روشنفکران و معلّمان این نسل باید به واکاوی اندیشه‌ها و خودکاوی رفتارشان بپردازند که چرا نه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خود توانسته‌اند الگو شوند و نه الگوی برجسته‌ای تربیت کرده‌اند.6 اما الگوی بازرگان نیز به شدت معاصر و ملموس، هم‌سنخ گفتمان غالب در اندیشه و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مشی کنونی و نیز هم‌چنان برجسته و راه‌گشاست.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اخالقیات مهندس بازرگان، هر چند از نوعِ خاصی از مذهبی بودن او نیز نشأت می‌گرفت، اما نمی‌توان آن را به این عامل فروکاست. آن‌چه بازرگان را،‬ ‫ِ‬ ‫علی‌رغم همه انتقادهایی که به او وارد می‌کنند، موردِ احترامِ دوست و رقیب و دشمن قرار داد، اخالقیات او بود، نه لزوماً مذهبی بودن‌اش. در این حوزه‬ ‫ِ‬ ‫ِ ٔ‬ ‫اخالقیات، فراتر از اعتقادات می‌نشیند. اما مطرح بودن و جدی شدن الگوی اخالقی امثال بازرگان نشان‌گرِ آن است که بزرگان و رهبران فکری و سیاسی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫جامعه ما، با هر نحوهٔ تفکر و هر مَشی سیاسی که دارند، در حوزهٔ رفتار و مَنش فردی دقت و سخت‌گیری بیشتری بر خود داشته باشند و نسل جدیدِ ما‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫را بی الگو و کم الگو نگذارند. در جامعه‌ای که عقل عملی، قوی‌تر و مؤثرتر از عقل نظری است، " اعتبارِ"عملی از "حقّانیت" فکری و سیاسی و نظری نقش‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫برجسته‌تری دارد. اعتبار نیز از محک و آزمون عملی، نه صرفاً نظری، برمی‌خیزد. همگان و از جمله دوستان و همفکران بازرگان، نباید به هیچ بها و بهانه‌ای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫این اعتبار را با چیزِ دیگری معاوضه کنند. در آیندهٔ ایران نیز همین اعتبارها هستند که نقش‌آفرینی‌های بزرگ و ملی، برای کسب و حفظ آزادی، عدالت‬ ‫و منافع ملی خواهد داشت. این اعتبار را باید در و برای "متن" هزینه کرد، نه برای "پاورقی"های کم‌اثر و کم عمر.‬ ‫ِ‬ ‫برای نسل امثال من که در اندیشه و مشی نیز همیشه تفاوت‌هایی، در عین اشتراکاتی، با بازرگان داشته است ( و شاید زبان حال ما در نسبت با این‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بزرگ همیشه این بوده است که "کجا دهد این باده کفاف مستی ما"  )، اما، در حوزهٔ منش و روش رفتارِ فردی، نسل ما نیز ـ که فداکاری‌های فراوانش‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫8‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 9. ‫ِ‬ ‫در زندان‌ها و جبهه‌ها بازرگان را نیز به احترام وامی‌داشت ـ باید با احترام و هم‌دلی و صمیمیت یک درس‌آموز از یک الگو و معلم به او بنگرد و بیاموزد و‬ ‫عمل کند.‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫9‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 10. ‫ضمن تأکید بر منش آ ‌ها را م ‌رساند.‬ ‫ی‬ ‫ِ ن‬ ‫2 ـ در این رابطه م ‌توان به مقـاله "طالقانی،‬ ‫ٔ‬ ‫ی‬ ‫1 ـ ب ‌طورِ نمونه م ‌توان به :‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫نمادی از رادیکالیسم پویای واق ‌گرا"‬ ‫ع‬ ‫ِ‬ ‫6 ـ برای من مایه تأسف بود وقتی که‬ ‫ٔ‬ ‫( کار مشترک نگارنده و تقی رحمانی ) در‬ ‫شصت سال خدمت و مقاومت (خاطرات‬ ‫شنیدم یکی از طرفداران پروپاقرص یکی از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ایران فردا شمارهٔ 63 مراجعه کرد.‬ ‫مهندس مهدی بازرگان در گفتگو با سرهنگ‬ ‫روشنفکران مطرح معاصرِ ما در آلمان پس از‬ ‫ِ ِ‬ ‫نجاتی)، انتشارات رسا (5731).‬ ‫دیدار و گفتگو با معلم و مرادش، به اطرافیان‬ ‫3 ـ به مقاله هال ‌گرایی و هال ‌زدایی در‬ ‫ه‬ ‫ٔ ه‬ ‫خود گفته بود "ای کاش نم ‌دیدمش".‬ ‫ی‬ ‫ِ‬ ‫مواجهه با متون مقدس ( واکاوی برخی‬ ‫ِ‬ ‫در تکاپوی آزادی (سیری در زندگی، آثار‬ ‫از ابعادِ میراث قرآ ‌شناسی بازرگان) در‬ ‫ِ‬ ‫ِ ن‬ ‫و افکار مهندس مهدی بازرگان)، حسن‬ ‫ویژ ‌نامه شرق (دی ماه 4831) مراجعه‬ ‫ه ٔ‬ ‫یوسفی اشکوری، انتشارات قلم (6731).‬ ‫شود.‬ ‫زندگ ‌نامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان،‬ ‫ی‬ ‫4 ـ متأسفانه این موضوع موردِ بدفهم ‌های‬ ‫ی‬ ‫سعید برزین، نشر مرکز (4731).‬ ‫گوناگون قرار گرفت. در این رابطه به مقاله‬ ‫ٔ‬ ‫راه بازرگان، محمود حکیمی، انتشارات قلم‬ ‫ِ‬ ‫آقای محمد بست ‌نگار در کتاب دین و‬ ‫ه‬ ‫(3831).‬ ‫حکومت (مجموعه سخنران ‌های انجمن‬ ‫ِ‬ ‫ی‬ ‫اسالمی مهندسان در رابطه با این نظریه‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫مجله ایران فردا شمار ‌های 51 و 61 و 32‬ ‫ه‬ ‫ٔ‬ ‫مهندس بازرگان) مراجعه شود.‬ ‫و روزنام ‌های گوناگون در دوران وفات او‬ ‫ه‬ ‫و نیز سا ‌مر ‌هایش در 03 دی هر سال،‬ ‫ل گ‬ ‫5 ـ حسن و محبوبه در داستان شریعتی هر‬ ‫ِ‬ ‫مراجعه نمود.‬ ‫ه ِ‬ ‫دو معلم و آموزگارند. همین امر فاصل ‌گذاری‬ ‫شریعتی با مشی حسن و محبوبه واقعی،‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫‪back‬‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫01‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬