SlideShare una empresa de Scribd logo
1 de 6
Descargar para leer sin conexión
‫‪sco‬‬
        ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬
                                          ‫ی‬ ‫شنفکر‬
                                                  ‫رو‬   ‫ژِكْتیويسم، خطری برای‬
                                                                             ‫ب‬    ‫سو‬




           ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬




                                                                                                ‫حسن يوسفی اشکوری‬



          ‫7001‬    ‫شماره مقالـه :‬

             ‫6‬   ‫تعـداد صفحـه :‬

        ‫50/78‬    ‫آخرين بررسی :‬

        ‫7831‬     ‫تاريــخ تحـرير :‬

                                                                                                 ‫‪www.shandel.org‬‬




                                    ‫موضـوع : به مناسبت سی و يکمین سالگرد ِ درگذشت دكتر شريعتی‬
                                                ‫ِ‬                          ‫ِ‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                                      ‫‪Prev‬‬        ‫1‬        ‫‪Next‬‬                            ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫سوبژِکْتیویسم، خطری برای روشنفکری‬

‫به مناسبت مراسم یادبودِ دکتر شریعتی و با توجه به نیازهای زمان و زمانه، دربارهٔ مسائل مهم و غیرِ مهم بسیاری میتوان سخن گفت. زیرا که هم‬
                                   ‫ِ‬              ‫ِ‬                                                                   ‫ِ‬     ‫ِ‬
                    ‫ِ‬                        ‫ِ‬                               ‫ٔ‬                          ‫ِ‬
‫شریعتی دربارهٔ بسیاری از موضوعات مهم سخن گفته و هم زمانه ما گرانبار از موضوعات و مسائل فکری و اجتماعی و سیاسی مهم است که پاسخهای‬
‫درخور میطلبند. اما من در این گفتار میخواهم صرفاً به بیان یک دغدغه بپردازم و آن خطرِ سوژه محوری ( سوبژکتیویسم ) یعنی اندیشه ورزی تک ساحتی‬
           ‫ِ‬                                                                     ‫ِ‬
  ‫برای روشنفکران و از جمله روشنفکران و یا نواندیشان دینی است و البته، چنان که خواهم گفت، این توجه و دغدغه از آموزههای شریعتی هم هست.‬
                                                                                        ‫ِ‬
‫در واقع موضوع با این پرسش آغاز میشود که : روشنفکر کیست و نقش و رسالت و کارِ او چیست ؟ در این باب بسیار سخن گفتهاند و بسیار نیز میتوان‬
‫سخن گفت. اما در این مَجال باید گفت که عموماً روشنفکر را از آکادمیسین متمایز میدانند و کارِ روشنفکر را "اندیشه ورزی معطوف به تغییرِ اجتماعی"‬
                           ‫ِ‬
           ‫ِ‬                  ‫ِ‬
‫میشُمارند یعنی روشنفکر اهل اندیشه و نظریه پردازی است اما هدف و پیامدِ آن، تغییرِ احوال مردمان است از شرایط نامطلوب به وضعیت مطلوب. از‬
                                                    ‫ِ‬                                                          ‫ِ‬
                                                                      ‫ِ‬           ‫ِ‬                      ‫ِ‬
‫این رو مساله رسالت و تعهد، جزوِ ذات روشنفکری و از مقومات شکل گیری پدیدهٔ روشنفکری و روشنفکران است. بنابراین گرچه تغییر، بدون پشتوانه‬
‫ٔ‬       ‫ِ‬                                                                                                                        ‫ٔ‬
‫یک جنبش فکری و فرهنگی گسترده و اثرگذارِ مردمی صورت نمیگیرد، اما اگر هر نوع اندیشه ورزی به تغییرِ اجتماعی مُنجر نشود کارِ روشنفکری تمام‬
                                                                                                                  ‫ِ‬                 ‫ِ‬
‫نیست. بویژه اگر به گفته دکتر بابک احمدی به نحوِ پَسینی روشنفکر را از "کارش" بشناسیم و تعریف کنیم. چنین تعریف و رسالتی برای روشنفکران‬
                                                                                                                     ‫ٔ‬
                                                                                                                              ‫قطعی مینماید.‬
‫شریعتی با تعریف ویژهاش از مفهومِ روشنفکری که آن را مترادف با مفهومِ "علم" و "عالِم" در فرهنگ اسالمی میدانست و از این رو روشنفکران را‬
                                            ‫ِ‬                                                                               ‫ِ‬
                             ‫ِ‬                   ‫ِ ِ‬                                                               ‫ُِ‬
‫پیامبران پس از خاتمیت میشمرد، خود را یک روشنفکرِ مذهبی یا مسلمان میدانست. یعنی جمع بین اندیشه ورزی و عمل اجتماعی به قصدِ تغییرِ احوال‬
‫ِ‬                                                                                                                                        ‫ِ‬
‫مردمان. یا همان تعبیرِ درست آقای مصطفی مَلکیان : "تَحریرِ حقیقت و تقلیل مَرارت". ( هر چند مَرارت بُعدِ روانشناسی و یا شخصی دارد ولی مُرادِ ما در‬
                                                                         ‫ِ‬                                           ‫ِ‬
‫اینجا از مَرارت، رنج عام است و تمامِ عرصههای زندگی مردمان را در برمیگیرد. ) اما خطر و یا حداقل کمبودی که در سالیان اخیر در کارِ روشنفکران و‬
                          ‫ِ‬                                                                    ‫ِ‬                              ‫ِ‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬         ‫2‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬
‫از جمله روشنفکران دینی احساس میشود این است که بسیاری از ایشان چنان در اندیشه غرق شدهاند و چنان اندیشه ورزی و تامالت نظری آنان را در‬
                                                                                                                         ‫ِ‬
‫خود فرو برده است که هدف را فراموش کردهاند و لذا میتوان آن را خطری و حتی انحرافی در کارِ روشنفکری، حداقل از نوعِ شریعتی، دانست. امروز بسیار‬
 ‫گفته میشود که روشنفکر فقط در جستجوی حقیقت است و او را با واقعیت و یا مصلحت کاری نیست. شاید سعدی هم به همین نظر داشته است که :‬
                                                                ‫گر چه عمل کارِ خردمند نیست‬                      ‫جز به خردمند مَفرما عمل‬
‫در گذشته به طورِکلی حقیقت با واقعیت، آرمان با زندگی روزمره و یا ایمان با عمل آمیخته بود و این دوگانهها مُالزم و مُساوق شمرده میشدند اما‬
                                                                  ‫ِ‬                  ‫ِ‬
‫در جهان مدرن با تفکیک و شکافی که دکارت بین "سوژه" و " اُبژه" پدید آورد، این دو ساحت از هم جدا شد و بعدها سوبْژِکْتیویسم بر همه چیز غلبه‬
                                                                                             ‫ِ‬                                      ‫ِ‬
‫کرد و اومانیزم نیز بُعدِ اندیشهای و عقلی و فاعلیت انسان را تقویت کرد. گر چه این سوژه محوری و انسان گرایی در عرصههای مختلف بَرکات زیادی برای‬
           ‫ِ‬                                                                                   ‫ِ‬
       ‫ِ‬
‫بشریت داشت و باید از آنها پاسداری کرد، اما این فکر که " ای برادر تو همه اندیشهای" یا "عمل کارِ خردمند نیست"، هم زیان بار و دارای عواقب منفی‬
           ‫ُ ِ‬                                                      ‫ِ‬
‫است و به ویژه با نقش و کارِ روشنفکری سازگار نیست و هم با آموزهها و تربیت دینی و اسالمی ما نیز در تعارض است چرا که دین و سلوک دینی پیش‬
                                                    ‫ِ‬
                            ‫ِ‬              ‫ِ‬
‫از آنکه معطوف به اندیشه و تعقل مَحض باشد، با ایمان و جنس عمل و سلوک و تربیت همراه است و غایت آن نیز رستگاری انسان است . به دیگر سخن‬
                                                                         ‫ُ‬         ‫ِ‬                           ‫ِ‬
                                    ‫میتوان گفت که در دین ورزی گر چه تعقل و استدالل بسیار مهم است اما هدف، عمل و تربیت و رستگاری است.‬
‫ِ‬                                                                      ‫ِ ُ‬
‫خطرِ اصلی آن است که اندیشه محوران چنان دنبال "حقیقت نَفْس االمری" باشند که واقعیتها و عینیتهای جاری و تجربی و ملموس در زندگی‬
                                                                                     ‫ِ‬
‫روزمرهٔ مردمان را نبینند و یا به هیچ انگارند و به هر حال بهای الزم را بدان ندهند. تجربه نشان میدهد که سوبژکتیویستها معموالً حقیقت را تنها در‬
                            ‫ِ‬             ‫ِ‬
‫استدالل و براهین عقلی و انتزاعی میجویند و ذهن انسان را به عنوان "فاعل شناسا " یگانه معیارِ حقیقت مطلق یا مطلق حقیقت میشمارند در حالی که‬
                                                                   ‫ِ ِ‬                    ‫ِ‬                                ‫ِ‬
           ‫ِ‬                                                      ‫ِ‬
‫چنین نیست و حداقل از منظرِ علمی و حقیقت یابی میتوان گفت که انکشاف حقیقت، استقرایی است و از جزء به کل میرسد، یعنی شناخت جزئیات به‬
‫طرح و استخراج قواعدِ کلی و انضمامی مُنتهی میشود. در واقع اگر بخواهیم جامعتر سخن بگوییم، میتوانیم بگوییم که : یک رابطه دیالکتیکی بین ذهن‬
     ‫ِ‬               ‫ٔ‬                                                                                                       ‫ِ‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬         ‫3‬         ‫‪Next‬‬                              ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬         ‫‪Exit‬‬
‫و عین برای انکشاف یا رسیدن به حقیقت وجود دارد.‬
                                                                                                                     ‫ِ‬
                          ‫ِ‬     ‫ِ ِ‬
‫سخن این است که برای یک فیلسوف، صدق گزارهها یک اصل بنیادین است، اما برای یک روشنفکر، افزون بر صدق فلسفی گزارهها، توجه به واقعیتها‬
                                                                               ‫ِ‬                ‫ِ‬
‫و ِانکشاف حقایق در متن زندگی جاری مردمان نیز یک دغدغه اصلی و یک تعهدِ انسانی و اجتماعی است. شریعتی از متفکرانی است که به این مساله‬
                                                                                 ‫ٔ‬                    ‫ِ ِ‬           ‫ِ‬              ‫ِ‬
                                              ‫ِ‬
‫به خوبی آگاه بود و در گفتارها و نوشتارهای خود بارها بدان توجه نشان داده و به این موضوع اشارات فراوان دارد. فقط به عنوان نمونه به یک مورد از‬
                    ‫ِ‬
                                                                                                              ‫گفتههای ایشان اشاره میکنم :‬

        ‫"... متدِ عامِ تحقیق و بررسی علمی،که متدِ تجربی است، برخالف منطق ارسطو، اقتضا دارد که از واقعیات جزئی و عینی آغاز کنیم : یعنی مثالً وقتی‬
                                                  ‫ِ‬                             ‫ِ‬    ‫ِ‬                              ‫ِ‬
                                                ‫ِ‬             ‫ِ‬                                             ‫ِ‬
        ‫میخواهیم انسان را بشناسیم، برخالف علمای سابق که اول کوشش میکردند یک تعریف کلی از حقیقت انسان بدهند ـ که انسان موجودی است‬
        ‫این گونه و حیوانی است آن گونه ـ امروز باید انسانی که هست، انسان عینی را که نفس میکشد، روی زمین راه میرود و زندگی میکند، دقیق و‬
                                                                                  ‫ِ‬
        ‫محسوس و تجربی و عینی بررسی کنیم و بَعد منزل به منزل پیش برویم و بر اساس واقعیت و حقیقت و قوانین و روابطی که از آن استخراج میکنیم،‬
                                                                     ‫ِ‬
                                                       ‫ِ‬                                                  ‫ِ‬
        ‫به آن چیزی که نامش انسان، به معنای کلی و حقیقی است، برسیم. این انسانی را که واقعیت خارجی دارد در کجا پیدا کنیم : دو جا : تاریخ و‬
                                                                                                         ‫جامعه ..." ( مجموعه آثار 71 صفحه 00 )‬

                                                             ‫به هر حال، خطر و پیامدهای منفی سوبژکتیویسم را میتوان به اختصار چنین برشمرد :‬
                                                                                                           ‫ِ‬
                                            ‫1. از مَنظرِ فلسفی در نهایت به نیهیلیسم و نیست انگاری ( نه نسبیت انگاری که قابل دفاع است ) میرسد.‬
                                                              ‫ِ‬
                                    ‫ِ‬                                                            ‫ِ‬                              ‫ِ‬
‫2. در شناخت مُتون و منابع پیشینیان، گُسست کامل ایجاد میکند و به این ترتیب معاصران را در ارتباط با میراث مَکتوب گذشتگان دچارِ مشکل‬
                          ‫ِ‬                                                                                       ‫ِ‬
‫میسازد. به ویژه در این مقام برخی از نحلههای هِرمونتیک فلسفی ( مثال گادامری و یا نظریه مرگ مؤلف و یا نفی مُطلق مُرادِ مُتِکَلّم در فهم متون ) نیز‬
           ‫ِ‬                       ‫ِ ِ‬                 ‫ٔ ِ‬                                 ‫ِ‬
                    ‫ِ‬
‫به یاری سوبژکتیویسم آمده و پیامدهای منفی آن را تقویت کرده است. در این فضا و بسترِ فکری و معرفتی در حوزهٔ روشنفکری مذهبی و نواندیشی‬
‫ِ‬                                                                                                    ‫ِ‬                                    ‫ِ‬

‫‪Print‬‬         ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬         ‫4‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬          ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬           ‫ِ‬       ‫ٔ‬                                        ‫ِ‬             ‫ِ‬
‫دینی، هر نوع مرجعیت نقلی، موضوعیت خود را از دست میدهد و در نهایت عمالً جمله ترکیبی "روشنفکری دینی" بالموضوع میشود. فرجامِ این تفکر‬
‫ِ‬       ‫ِ‬                        ‫ِ‬                                                                   ‫ِ‬
‫این است که دیگر شعارهای استراتژیک مهمی چون "بازگشت به اسالم" و "بازگشت به قرآن"، که از شعارهای مهم تمامِ مُصلحان و نواندیشان مسلمان‬
                                                                                               ‫معاصر است، مُهمل و بالموضوع خواهد بود.‬
‫3. در تفکرِ سوبژکتیویستی، واقعیتهای روزمره و حقایق عینی و ملموس زندگی مردمان زمانه، به عنوان سیاست و یا امورِ بیاهمیت و خارج از کارِ‬
                                         ‫ِ‬               ‫ِ‬        ‫ِ‬      ‫ِ‬               ‫ِ‬
 ‫ِ‬                       ‫ِ‬
 ‫روشنفکری تحقیر شده و به هر حال نادیده گرفته میشود. از این رو، روشنفکران حقایق عُریان را نمیبینند و گرفتارِ توهمات خود میشوند و به دنبال‬
                                                              ‫ِ‬
                                  ‫ذهنیات و حقایق نَفْس االمری مَطلوب خود میروند و در این میان، صد البته، هرگز نیز به "ناکجا آبادِ" خود نمیرسند.‬
                                                                                                             ‫ِ‬      ‫ِ‬      ‫ِ ُ‬
                                                                                                                            ‫ِ‬
 ‫4. اگر غایت کارِ روشنفکری، تغییر در احوال مردمان باشد، در سوبژکتیویسم، این بخش از کارِ روشنفکری نادیده گرفته میشود و تغییری و تحولی‬
                                                                                              ‫ِ‬
                                                               ‫ِ‬
 ‫در زندگی عینی مردمان و احوال واقعی آنان ایجاد نمیشود. اگر الگوهای روشنفکری مدرن را ولتر، امیل زوال، ادوارد سعید و شریعتی بدانیم، روشنفکر‬
                                                                                                       ‫ِ ِ‬                  ‫ِ ِ‬
‫نمیتواند فقط در خَلسه اندیشه و اندیشه ورزی غَرق شود و آدمیان واقعی و گوشت و پوست و استخوان دار را فراموش کند. اگر دَعوی شریعتی را در موردِ‬
                   ‫ِ‬                                                          ‫ِ‬                                      ‫ٔ‬
                               ‫تَرادف "عالِم" و "روشنفکر" قبول کنیم، آنگاه این سخن امام علی مسئولیت روشنفکر را در هر عصری مشخص میکند :‬
                                                                      ‫ِ‬                 ‫ِ‬                                            ‫ِ‬

                                                                      ‫"... و ما اخذ الله علی العلماء اال یقاروا علی کظه ظالم و ال سغب مظلوم..."‬

                                                                                                      ‫و سخن خودِ شریعتی نیز روشنگر است :‬
                                                                                                                                   ‫ِ‬

                         ‫"... خدایا مگذار که اندیشههای لطیف و بلندم مرا از دیدن خط کبودِ تازیانهای که بر پشتی رسم شده است، غافل سازد...".‬
                                                                                ‫ِ ِ‬

                                                                                                                                          ‫و یا :‬


‫‪Print‬‬     ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬         ‫5‬        ‫‪Next‬‬                                  ‫‪Home‬‬         ‫‪Full‬‬            ‫‪Exit‬‬
‫"... خدایا ! مرا از تمامِ فضائلی که به کارِ مردم نیاید محروم ساز..."‬

                 ‫03 خرداد 78‬




‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                 ‫‪Prev‬‬   ‫6‬      ‫‪Next‬‬                                   ‫‪Home‬‬          ‫‪Full‬‬           ‫‪Exit‬‬

Más contenido relacionado

La actualidad más candente

حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامکانون آرمان شریعتی
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیکانون آرمان شریعتی
 

La actualidad más candente (13)

قدسیِ وحشی
قدسیِ وحشیقدسیِ وحشی
قدسیِ وحشی
 
تولد اندیشۀ آزادی، عدالت و عرفان
تولد اندیشۀ آزادی، عدالت و عرفانتولد اندیشۀ آزادی، عدالت و عرفان
تولد اندیشۀ آزادی، عدالت و عرفان
 
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيکچگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
 
لازم‌آمدِ گفتگو
لازم‌آمدِ گفتگولازم‌آمدِ گفتگو
لازم‌آمدِ گفتگو
 
مصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرقمصاحبه با روزنامه شرق
مصاحبه با روزنامه شرق
 
توانايي سنت يا تصلب آن
توانايي سنت يا تصلب آنتوانايي سنت يا تصلب آن
توانايي سنت يا تصلب آن
 
کدامین ذهنیت؟
کدامین ذهنیت؟کدامین ذهنیت؟
کدامین ذهنیت؟
 
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتيسيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
 
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعیجامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
جامعه ـ انسان‌شناسی تخیلِ اجتماعی
 
پرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسی
پرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسیپرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسی
پرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسی
 
نکاتي درباره سخنراني هابرماس
نکاتي درباره سخنراني هابرماسنکاتي درباره سخنراني هابرماس
نکاتي درباره سخنراني هابرماس
 
مباني جمهوريت، سکولاريسم نيست
مباني جمهوريت، سکولاريسم نيستمباني جمهوريت، سکولاريسم نيست
مباني جمهوريت، سکولاريسم نيست
 

Destacado

V taller de fortalecimiento a estudiantes de ix
V taller de fortalecimiento a estudiantes de ixV taller de fortalecimiento a estudiantes de ix
V taller de fortalecimiento a estudiantes de ixPerpetua Yzquierdo
 
Viii reforzamiento y monitoreo
Viii reforzamiento y monitoreoViii reforzamiento y monitoreo
Viii reforzamiento y monitoreoPerpetua Yzquierdo
 
Owner Bene 2008
Owner Bene 2008Owner Bene 2008
Owner Bene 2008echang123
 
leelo y despues hablamos
leelo y despues hablamosleelo y despues hablamos
leelo y despues hablamosJose Orestes
 
Comparative study of Data management for cloud computing deployment
Comparative study of Data management for cloud computing deploymentComparative study of Data management for cloud computing deployment
Comparative study of Data management for cloud computing deploymentAkanksha Chandel
 
Nuevas TecnologíAs Aplicadas A La EducacióN Tarea Paty 21 Feb.Lv
Nuevas  TecnologíAs  Aplicadas  A  La  EducacióN Tarea Paty 21 Feb.LvNuevas  TecnologíAs  Aplicadas  A  La  EducacióN Tarea Paty 21 Feb.Lv
Nuevas TecnologíAs Aplicadas A La EducacióN Tarea Paty 21 Feb.Lvunidmaestria
 

Destacado (8)

Wereld Vredesvlam Twente
Wereld Vredesvlam TwenteWereld Vredesvlam Twente
Wereld Vredesvlam Twente
 
V taller de fortalecimiento a estudiantes de ix
V taller de fortalecimiento a estudiantes de ixV taller de fortalecimiento a estudiantes de ix
V taller de fortalecimiento a estudiantes de ix
 
Viii reforzamiento y monitoreo
Viii reforzamiento y monitoreoViii reforzamiento y monitoreo
Viii reforzamiento y monitoreo
 
Salary Increment
Salary IncrementSalary Increment
Salary Increment
 
Owner Bene 2008
Owner Bene 2008Owner Bene 2008
Owner Bene 2008
 
leelo y despues hablamos
leelo y despues hablamosleelo y despues hablamos
leelo y despues hablamos
 
Comparative study of Data management for cloud computing deployment
Comparative study of Data management for cloud computing deploymentComparative study of Data management for cloud computing deployment
Comparative study of Data management for cloud computing deployment
 
Nuevas TecnologíAs Aplicadas A La EducacióN Tarea Paty 21 Feb.Lv
Nuevas  TecnologíAs  Aplicadas  A  La  EducacióN Tarea Paty 21 Feb.LvNuevas  TecnologíAs  Aplicadas  A  La  EducacióN Tarea Paty 21 Feb.Lv
Nuevas TecnologíAs Aplicadas A La EducacióN Tarea Paty 21 Feb.Lv
 

Similar a سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني

Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17daadaar
 
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانکانون آرمان شریعتی
 
اولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌ها
اولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌هااولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌ها
اولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌هاکانون آرمان شریعتی
 
مقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to Philosophy
مقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to Philosophyمقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to Philosophy
مقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to PhilosophyMohammad Sadegh Esmaeilifar
 

Similar a سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني (20)

سال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نوسال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نو
 
درباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکريدرباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکري
 
پروژه بازسازي
پروژه بازسازيپروژه بازسازي
پروژه بازسازي
 
مصاحبه عابدی با سارا شریعتی
مصاحبه عابدی با سارا شریعتیمصاحبه عابدی با سارا شریعتی
مصاحبه عابدی با سارا شریعتی
 
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيکگسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
 
Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17
 
دعوت به آندلس
دعوت به آندلسدعوت به آندلس
دعوت به آندلس
 
شريعتي شاه بيت انديشه ايراني
شريعتي شاه بيت انديشه ايرانيشريعتي شاه بيت انديشه ايراني
شريعتي شاه بيت انديشه ايراني
 
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوریمصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
 
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آوارهآگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
آگاهي‌هاي موازي و روشنفکرِ آواره
 
یک جامعه‌شناسی، یک جهان
یک جامعه‌شناسی، یک جهانیک جامعه‌شناسی، یک جهان
یک جامعه‌شناسی، یک جهان
 
الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی
الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگوییالگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی
الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی
 
Modernite religiouse
Modernite religiouseModernite religiouse
Modernite religiouse
 
باز هم بازگشت به خویشتن خویش
باز هم بازگشت به خویشتن خویشباز هم بازگشت به خویشتن خویش
باز هم بازگشت به خویشتن خویش
 
دوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتیدوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتی
 
رفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرمرفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرم
 
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
 
اولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌ها
اولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌هااولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌ها
اولويت گفتگوي اديان بر گفتگوي تمدن‌ها
 
مقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to Philosophy
مقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to Philosophyمقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to Philosophy
مقدمه‌ای بر فلسفه - Introduction to Philosophy
 
The social construction of reality
The social construction of realityThe social construction of reality
The social construction of reality
 

Más de کانون آرمان شریعتی

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيکانون آرمان شریعتی
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيکانون آرمان شریعتی
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستکانون آرمان شریعتی
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدکانون آرمان شریعتی
 

Más de کانون آرمان شریعتی (20)

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
 
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحمانيدرمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی   تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی   تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 
من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنممن اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم
 
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زداییپروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
 
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیکدر میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
 
توسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيرانيتوسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيراني
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
 
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفرزبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
 
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زنقرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
 
معرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآنمعرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآن
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
 

سوبژکتيويسم خطري براي روشنفکري ديني

  • 1. ‫‪sco‬‬ ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬ ‫ی‬ ‫شنفکر‬ ‫رو‬ ‫ژِكْتیويسم، خطری برای‬ ‫ب‬ ‫سو‬ ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬ ‫حسن يوسفی اشکوری‬ ‫7001‬ ‫شماره مقالـه :‬ ‫6‬ ‫تعـداد صفحـه :‬ ‫50/78‬ ‫آخرين بررسی :‬ ‫7831‬ ‫تاريــخ تحـرير :‬ ‫‪www.shandel.org‬‬ ‫موضـوع : به مناسبت سی و يکمین سالگرد ِ درگذشت دكتر شريعتی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫1‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 2. ‫سوبژِکْتیویسم، خطری برای روشنفکری‬ ‫به مناسبت مراسم یادبودِ دکتر شریعتی و با توجه به نیازهای زمان و زمانه، دربارهٔ مسائل مهم و غیرِ مهم بسیاری میتوان سخن گفت. زیرا که هم‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫شریعتی دربارهٔ بسیاری از موضوعات مهم سخن گفته و هم زمانه ما گرانبار از موضوعات و مسائل فکری و اجتماعی و سیاسی مهم است که پاسخهای‬ ‫درخور میطلبند. اما من در این گفتار میخواهم صرفاً به بیان یک دغدغه بپردازم و آن خطرِ سوژه محوری ( سوبژکتیویسم ) یعنی اندیشه ورزی تک ساحتی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫برای روشنفکران و از جمله روشنفکران و یا نواندیشان دینی است و البته، چنان که خواهم گفت، این توجه و دغدغه از آموزههای شریعتی هم هست.‬ ‫ِ‬ ‫در واقع موضوع با این پرسش آغاز میشود که : روشنفکر کیست و نقش و رسالت و کارِ او چیست ؟ در این باب بسیار سخن گفتهاند و بسیار نیز میتوان‬ ‫سخن گفت. اما در این مَجال باید گفت که عموماً روشنفکر را از آکادمیسین متمایز میدانند و کارِ روشنفکر را "اندیشه ورزی معطوف به تغییرِ اجتماعی"‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫میشُمارند یعنی روشنفکر اهل اندیشه و نظریه پردازی است اما هدف و پیامدِ آن، تغییرِ احوال مردمان است از شرایط نامطلوب به وضعیت مطلوب. از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫این رو مساله رسالت و تعهد، جزوِ ذات روشنفکری و از مقومات شکل گیری پدیدهٔ روشنفکری و روشنفکران است. بنابراین گرچه تغییر، بدون پشتوانه‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫یک جنبش فکری و فرهنگی گسترده و اثرگذارِ مردمی صورت نمیگیرد، اما اگر هر نوع اندیشه ورزی به تغییرِ اجتماعی مُنجر نشود کارِ روشنفکری تمام‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نیست. بویژه اگر به گفته دکتر بابک احمدی به نحوِ پَسینی روشنفکر را از "کارش" بشناسیم و تعریف کنیم. چنین تعریف و رسالتی برای روشنفکران‬ ‫ٔ‬ ‫قطعی مینماید.‬ ‫شریعتی با تعریف ویژهاش از مفهومِ روشنفکری که آن را مترادف با مفهومِ "علم" و "عالِم" در فرهنگ اسالمی میدانست و از این رو روشنفکران را‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ُِ‬ ‫پیامبران پس از خاتمیت میشمرد، خود را یک روشنفکرِ مذهبی یا مسلمان میدانست. یعنی جمع بین اندیشه ورزی و عمل اجتماعی به قصدِ تغییرِ احوال‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مردمان. یا همان تعبیرِ درست آقای مصطفی مَلکیان : "تَحریرِ حقیقت و تقلیل مَرارت". ( هر چند مَرارت بُعدِ روانشناسی و یا شخصی دارد ولی مُرادِ ما در‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اینجا از مَرارت، رنج عام است و تمامِ عرصههای زندگی مردمان را در برمیگیرد. ) اما خطر و یا حداقل کمبودی که در سالیان اخیر در کارِ روشنفکران و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫2‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 3. ‫ِ‬ ‫از جمله روشنفکران دینی احساس میشود این است که بسیاری از ایشان چنان در اندیشه غرق شدهاند و چنان اندیشه ورزی و تامالت نظری آنان را در‬ ‫ِ‬ ‫خود فرو برده است که هدف را فراموش کردهاند و لذا میتوان آن را خطری و حتی انحرافی در کارِ روشنفکری، حداقل از نوعِ شریعتی، دانست. امروز بسیار‬ ‫گفته میشود که روشنفکر فقط در جستجوی حقیقت است و او را با واقعیت و یا مصلحت کاری نیست. شاید سعدی هم به همین نظر داشته است که :‬ ‫گر چه عمل کارِ خردمند نیست‬ ‫جز به خردمند مَفرما عمل‬ ‫در گذشته به طورِکلی حقیقت با واقعیت، آرمان با زندگی روزمره و یا ایمان با عمل آمیخته بود و این دوگانهها مُالزم و مُساوق شمرده میشدند اما‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در جهان مدرن با تفکیک و شکافی که دکارت بین "سوژه" و " اُبژه" پدید آورد، این دو ساحت از هم جدا شد و بعدها سوبْژِکْتیویسم بر همه چیز غلبه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫کرد و اومانیزم نیز بُعدِ اندیشهای و عقلی و فاعلیت انسان را تقویت کرد. گر چه این سوژه محوری و انسان گرایی در عرصههای مختلف بَرکات زیادی برای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بشریت داشت و باید از آنها پاسداری کرد، اما این فکر که " ای برادر تو همه اندیشهای" یا "عمل کارِ خردمند نیست"، هم زیان بار و دارای عواقب منفی‬ ‫ُ ِ‬ ‫ِ‬ ‫است و به ویژه با نقش و کارِ روشنفکری سازگار نیست و هم با آموزهها و تربیت دینی و اسالمی ما نیز در تعارض است چرا که دین و سلوک دینی پیش‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫از آنکه معطوف به اندیشه و تعقل مَحض باشد، با ایمان و جنس عمل و سلوک و تربیت همراه است و غایت آن نیز رستگاری انسان است . به دیگر سخن‬ ‫ُ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫میتوان گفت که در دین ورزی گر چه تعقل و استدالل بسیار مهم است اما هدف، عمل و تربیت و رستگاری است.‬ ‫ِ‬ ‫ِ ُ‬ ‫خطرِ اصلی آن است که اندیشه محوران چنان دنبال "حقیقت نَفْس االمری" باشند که واقعیتها و عینیتهای جاری و تجربی و ملموس در زندگی‬ ‫ِ‬ ‫روزمرهٔ مردمان را نبینند و یا به هیچ انگارند و به هر حال بهای الزم را بدان ندهند. تجربه نشان میدهد که سوبژکتیویستها معموالً حقیقت را تنها در‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫استدالل و براهین عقلی و انتزاعی میجویند و ذهن انسان را به عنوان "فاعل شناسا " یگانه معیارِ حقیقت مطلق یا مطلق حقیقت میشمارند در حالی که‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫چنین نیست و حداقل از منظرِ علمی و حقیقت یابی میتوان گفت که انکشاف حقیقت، استقرایی است و از جزء به کل میرسد، یعنی شناخت جزئیات به‬ ‫طرح و استخراج قواعدِ کلی و انضمامی مُنتهی میشود. در واقع اگر بخواهیم جامعتر سخن بگوییم، میتوانیم بگوییم که : یک رابطه دیالکتیکی بین ذهن‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫3‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 4. ‫و عین برای انکشاف یا رسیدن به حقیقت وجود دارد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫سخن این است که برای یک فیلسوف، صدق گزارهها یک اصل بنیادین است، اما برای یک روشنفکر، افزون بر صدق فلسفی گزارهها، توجه به واقعیتها‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫و ِانکشاف حقایق در متن زندگی جاری مردمان نیز یک دغدغه اصلی و یک تعهدِ انسانی و اجتماعی است. شریعتی از متفکرانی است که به این مساله‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به خوبی آگاه بود و در گفتارها و نوشتارهای خود بارها بدان توجه نشان داده و به این موضوع اشارات فراوان دارد. فقط به عنوان نمونه به یک مورد از‬ ‫ِ‬ ‫گفتههای ایشان اشاره میکنم :‬ ‫"... متدِ عامِ تحقیق و بررسی علمی،که متدِ تجربی است، برخالف منطق ارسطو، اقتضا دارد که از واقعیات جزئی و عینی آغاز کنیم : یعنی مثالً وقتی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫میخواهیم انسان را بشناسیم، برخالف علمای سابق که اول کوشش میکردند یک تعریف کلی از حقیقت انسان بدهند ـ که انسان موجودی است‬ ‫این گونه و حیوانی است آن گونه ـ امروز باید انسانی که هست، انسان عینی را که نفس میکشد، روی زمین راه میرود و زندگی میکند، دقیق و‬ ‫ِ‬ ‫محسوس و تجربی و عینی بررسی کنیم و بَعد منزل به منزل پیش برویم و بر اساس واقعیت و حقیقت و قوانین و روابطی که از آن استخراج میکنیم،‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به آن چیزی که نامش انسان، به معنای کلی و حقیقی است، برسیم. این انسانی را که واقعیت خارجی دارد در کجا پیدا کنیم : دو جا : تاریخ و‬ ‫جامعه ..." ( مجموعه آثار 71 صفحه 00 )‬ ‫به هر حال، خطر و پیامدهای منفی سوبژکتیویسم را میتوان به اختصار چنین برشمرد :‬ ‫ِ‬ ‫1. از مَنظرِ فلسفی در نهایت به نیهیلیسم و نیست انگاری ( نه نسبیت انگاری که قابل دفاع است ) میرسد.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫2. در شناخت مُتون و منابع پیشینیان، گُسست کامل ایجاد میکند و به این ترتیب معاصران را در ارتباط با میراث مَکتوب گذشتگان دچارِ مشکل‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫میسازد. به ویژه در این مقام برخی از نحلههای هِرمونتیک فلسفی ( مثال گادامری و یا نظریه مرگ مؤلف و یا نفی مُطلق مُرادِ مُتِکَلّم در فهم متون ) نیز‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به یاری سوبژکتیویسم آمده و پیامدهای منفی آن را تقویت کرده است. در این فضا و بسترِ فکری و معرفتی در حوزهٔ روشنفکری مذهبی و نواندیشی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫4‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 5. ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دینی، هر نوع مرجعیت نقلی، موضوعیت خود را از دست میدهد و در نهایت عمالً جمله ترکیبی "روشنفکری دینی" بالموضوع میشود. فرجامِ این تفکر‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫این است که دیگر شعارهای استراتژیک مهمی چون "بازگشت به اسالم" و "بازگشت به قرآن"، که از شعارهای مهم تمامِ مُصلحان و نواندیشان مسلمان‬ ‫معاصر است، مُهمل و بالموضوع خواهد بود.‬ ‫3. در تفکرِ سوبژکتیویستی، واقعیتهای روزمره و حقایق عینی و ملموس زندگی مردمان زمانه، به عنوان سیاست و یا امورِ بیاهمیت و خارج از کارِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫روشنفکری تحقیر شده و به هر حال نادیده گرفته میشود. از این رو، روشنفکران حقایق عُریان را نمیبینند و گرفتارِ توهمات خود میشوند و به دنبال‬ ‫ِ‬ ‫ذهنیات و حقایق نَفْس االمری مَطلوب خود میروند و در این میان، صد البته، هرگز نیز به "ناکجا آبادِ" خود نمیرسند.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ُ‬ ‫ِ‬ ‫4. اگر غایت کارِ روشنفکری، تغییر در احوال مردمان باشد، در سوبژکتیویسم، این بخش از کارِ روشنفکری نادیده گرفته میشود و تغییری و تحولی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در زندگی عینی مردمان و احوال واقعی آنان ایجاد نمیشود. اگر الگوهای روشنفکری مدرن را ولتر، امیل زوال، ادوارد سعید و شریعتی بدانیم، روشنفکر‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫نمیتواند فقط در خَلسه اندیشه و اندیشه ورزی غَرق شود و آدمیان واقعی و گوشت و پوست و استخوان دار را فراموش کند. اگر دَعوی شریعتی را در موردِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫تَرادف "عالِم" و "روشنفکر" قبول کنیم، آنگاه این سخن امام علی مسئولیت روشنفکر را در هر عصری مشخص میکند :‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫"... و ما اخذ الله علی العلماء اال یقاروا علی کظه ظالم و ال سغب مظلوم..."‬ ‫و سخن خودِ شریعتی نیز روشنگر است :‬ ‫ِ‬ ‫"... خدایا مگذار که اندیشههای لطیف و بلندم مرا از دیدن خط کبودِ تازیانهای که بر پشتی رسم شده است، غافل سازد...".‬ ‫ِ ِ‬ ‫و یا :‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫5‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 6. ‫"... خدایا ! مرا از تمامِ فضائلی که به کارِ مردم نیاید محروم ساز..."‬ ‫03 خرداد 78‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫6‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬